خلاصة:
اشکانیان به عنوان احیاگران حکومت ایرانیان، پس از دفع سلطة بیگانگان، خوی و خصیصة ایرانی خود را نمایان ساخته و با سیاستهایی که در راستای کشورداری پیش گرفتند، بر پیوند خود با فرهنگ و جامعة متمدن ایرانی وضوح بخشیدند. بدینسان محوریت این پژوهش بر آن مبناست که: این دولت ایرانی در حفظ قلمرو و حراست از مرزهای کشور چه راهکاری را در پیش گرفته و چه شواهدی از تلاش آنان در این عرصه موجود است؟ همچنین با توجه به اینکه از ویژگیهای تمدن؛ نحوة بنیاد شهرها و پیشرفت در فناوری است، اشکانیان به عنوان سلسلهای ایرانی در بنیادِ استحکامات مرزی و معماریِ قلاعِ دفاعی و شهرهای مستحکم چگونه عمل کردند و بهرهگیری آنها از فناوری معماری تا چه میزان در پاسداری از مرزها موثر واقع شد؟ براین مبنا پژوهش حاضر با تکیه بر منابع و پژوهشهای تاریخی و همچنین بهرهگیری از یافتههای باستانشناسی، با رویکرد به روش توصیف و تحلیل اطلاعات بدیننتیجه نائل آمده است که اشکانیان با توجه به پیشینة فرهنگی ـ تمدنی خود و خودآگاهی از قلمرو تمدنیِ ایرانزمین، خویشتن را موظف به حراست از مرزها و حفظ سرحدات دانسته و بدینمنظور افزون بر ایجاد مرزهای طبیعی و تأکید بر آنها، از هنر معماری نظامی نیز بهره بردند. بدینسان با بنیاد استحکامات مرزی و شهرهایی دایرهای شکل با دیوارههای دفاعی و دارای چندین خط دفاعی در تعیین قلمرو و نگاهداشتن مهاجمان در آن سوی مرزها، به شیوة آسانتر و به طور مطلوبی عمل کردند.