خلاصة:
بحث از انسان بهعنوان یکی از سه محور مهم فلسفه در کنار خدا و جهان، همواره مورد توجه مکاتب فلسفی جهان قرار گرفته است. همچنین یکی از مهمترین سوالاتی که حول محور انسان از قدیمالایام مورد توجه بوده است، سوال از ماهیت و چیستی انسان میباشد. آیتالله مصباح معتقد است که انسان علاوه بر عنصر مادی، دارای بعد روحانی میباشد، که البته همین بعد روحانی، اصل و حقیقت انسان میباشد. وی معتقد است که انسانها دارای سرشت و طبیعت مشترک هستند که هم در حوزة میل و گرایش و هم در آگاهی و شناخت انسان مطرح میباشد؛ اما ژان پل سارتر فیلسوف فرانسوی، معتقد است که انسانها هیچگونه سرشت مشترکی ندارند. چیستی او ازپیشتعیینشده نیست. انسان، ازآنجا که فاقد هرگونه ماهیت و تعریف پیشینی است، آزاد است؛ بلکه برابر با آزادی است. در این مقاله دو دیدگاه متفاوت دربارة ماهیت انسان از این دو فیلسوف بهصورت تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است.
ملخص الجهاز:
ماهیت انسان، سرشت مشترک انسانی، آزادی، سارتر، آیتالله مصباح مقدمه ژان پل سارتر فیلسوف فرانسوی که از زمرة اگزیستانسیالیسمهای الحادی شمرده میشود، قائل به این است که انسان در ابتدا هیچگونه ماهیتی ندارد؛ آن چیزی میشود که خودش شکل میدهد.
ایشان همچنین دو استعمال را برای این واژه برمیشمارند که یکی اعم از دیگری است: که اصطلاح خاص آن را تعریف میکنند به «ما یقال فی جواب ماهو» و اصطلاح اعم آن را تعریف میکنند به «ما به الشیء هوهو»، و آن را شامل حقیقت عینی وجود و شامل ذات مقدس الهی نیز میدانند و طبق این اصطلاح است که در مورد خدای متعال میگویند «الحق ماهیته إنیته» یعنی ماهیت خدا همان هستی اوست (همان، ص 336).
آیتالله مصباح اقوالی را که در زمینة ماهیت انسان مطرح شدهاند را به دو دستة کلی تقسیم میکند: مادی و الهی؛ و معتقدند: نظر اسلام با گرایش دوم موافق است و اصلا محور بحث در گرایش الهی، روح انسان است؛ یعنی اگر کسی عقیده داشت که انسان فقط پدیدهای مادی است، یا به روح و روان اعتقادی ندارد یا اینکه روح را هم مادی میپندارد، اما باور داشته باشد که انسان علاوه بر جسم، بعدی غیرمادی هم دارد، به وجود مجرد در آدمی اعتراف کرده است؛ یعنی اعتراف کرده است علاوه بر خواص فیزیکی و مادی، واقعیت دیگری نیز وجود دارد که با چشم، از ابزارهای تجربی و حسی، شناخت دیده و با حواس ظاهر نیز درک نمیشود؛ در عین حال وجود او غیرقابل انکار است و باید او را از راههای دیگری غیر از ابزارهای تجربی وحسی شناخت (همان).