خلاصة:
نظریۀ اخلاقیِ امر الهی، بنیان ارزشهای اخلاقی را در اوامر وحیانیِ موجود در متون مقدس جستوجو میکند. دانس اسکوتوس که در آرای کلامی خود به ارادۀ آزاد و قدرت مطلق خداوند اهتمام زیادی داشته، از جملۀ مدافعان این نظریه بوده است و ضمن اینکه منشأ الزام اخلاقی را ارادۀ الهی میداند، تقریر وجودشناختی متعادلی از این نظریه ارائه میدهد. عدم توجه به تفکیک امر از ارادۀ الهی و عدم وجود معیار واضحی در تشخیص ارادۀ الهی، ناسازگاری درونی و خودمتناقض بودن، حکم به عدم لزوم پایبندی غیردینداران به اصول اخلاقی و فقدان معیار اخلاقیِ ثابت برای قضاوت در باب درستی یا نادرستی امور به لحاظ اخلاقی، از جملۀ مهمترین چالشها فراروی ایشان در اتخاذ تقریری هر چند متعادل از نظریۀ اخلاقیِ امر الهی است. این مقاله با روشی تحلیلی و استنادی، ضمن تبیین نظریۀ امر الهی و بیان تقریرهای مختلف از آن، به قضاوت در باب تقریری خواهد پرداخت که اسکوتوس از این نظریه ارائه داده است.
Divine command theory is one of the most important issues which is so controversial among the ideas have been discussed in ethics. Contemporary thinkers have mostly been concerned about it. Duns Scotus who has emphasizes on the free will and omnipotence of God in his theological ideas, takes the commandments of God as the source of moral obligation and presented an ontological exposition of this theory. He has taken divine commandments as a necessary condition for moral values and believes that the will of God, should be the only criterion of moral obligation. The lack of separation from the divine will and the lack of specific criteria for the recognition of the will of God, are most important problems that Duns Scotus is facing whit. This paper explains Divine command theory and the various versions of this theory to explain and explore the ideas of Duns Scotus in this regard.
ملخص الجهاز:
در اين پژوهش سعي مي کنيم تا با توجه به دغدغه هاي کلامي اسکوتوس در بـاب اراده و اختيار مطلق خداوند، ابتدا نظريۀ امر الهي را تبيين و تقريرهاي مختلف از ايـن نظريـه را ارائه دهيم ، سپس ديدگاه اخلاقي اسکوتوس در باب اين نظريه تبيين و بيـان مـي شـود کـه تقرير وي ، مطابق با کدام يک از قرائت هاي موجود در متن مقاله بوده و با چه چـالش هـايي مواجه است ؟ تبيين کلي نظريۀ امر الهي طرفداران اين نظريه معتقدند که تنها معيار ارزش اخلاقي و درست و نادرست ، امر و نهـي يا ارادة الهي است .
١. نظريۀ امر الهي به عنوان يک نظريۀ وجودشناختي : بنا بـه ايـن تقريـر از نظريـۀ امـر الهـي ، خداوند بر مبناي ارادة خويش فراميني صادر مي کند و همين فرامين قانون هاي اخلاق را تشـکيل مي دهند(٤٥٤ :١٩٩٧ ,Quinn) و به ارزش هاي اخلاقي وجود مي بخشند.
اسکوتوس در اين مورد مي نويسد: «خيريت اخلاقي يـک فعل ، مشتمل است بر اينکه همه آنچه دليل درست فاعل ، بدان اذعان نمـوده اسـت ، لزومـا بـه فعل يا به فاعل در مقام عمل ، تعلق گيرد» (٤٠٠ :١٩٧٥ ,Scotus)منظور ايشان از دليـل درسـت همان «قاعدة درست » است کـه ويليـام اکـام پـيش تـر از آن سـخن مـي گفـت و آن را اصـل اخلاقيات مي دانست .
اين نکته و نيز نکتۀ قبل که بر اساس آن ، اسکوتوس بـر طبيعـت فعل تأکيد کرده بود، رويکرد اسکوتوس به نظريۀ امر الهي را متعادل مي کند؛ چرا کـه ايـن دو نکته ، ناظر به استقلال اخلاق از خداوند و اوامر الهي است و منشأ اخـلاق را، وجـدان انسـان مي داند که فطرتا به گونه اي درست عمل مي کند (١٠٧ :١٩٥٣ ,٣ .