خلاصة:
تحلیل تطبیقی دو مفهوم «تعلیم» و «تربیت» بر اساس آراء ابوحامد محمد غزالی توسی و عنصرالمعالی، رویکردهای خاصی را در شیوهها و روش تعلیم و تربیت نشان میدهد. با اینکه موضوع فکر و روش خردورزی غزالی، در ظاهر بر اساس مبانی تعلیمی و تربیتی انسان نیست، تامل در متن نوشتههایش، وجود و ظهور چنین پدیده تربیتیتعلیمی را نشان میدهد؛ بهگونهای که حجم بیشتر کتاب کیمیای سعادت را همین مباحث تشکیل میدهد. عنصرالمعالی بهعنوان امیرزاده آل زیار، نیز چنین رویکردی به مبانی تربیتی انسان دارد. تلاش پژوهشگر عمدتا متمرکز بر یافتههای دو متن کیمیای سعادت و قابوسنامه و تطبیق آن با ایدههای مفاهیم تعلیم و تربیت از دیدگاه جامعهشناسی بوده است. یافتههای پژوهش حاضر که به روش تحلیلیتوصیفی انجام یافته، نشان میدهد که کتابهایی مانند کیمیای سعادت و قابوسنامه، بستر مناسبی برای طرح تفکرات و راهکارهای جامعهشناسی تعلیم و تربیت و بروز آن در جامعه است. متفکر دانشمندی همانند غزالی توسی و عنصرالمعالی سعی کردهاند تا با استفاده از ابزار «داستان»، «تمثیل» یا «حکایت»، به مبانی شناخت نفس انسان، تربیت نفس و تربیت خرد و راهکارهای پیشرفت و رشد انسان در قالب نظام تعلیمی و تربیتی اشاره کنند.
ملخص الجهاز:
سـعي نگارنـده بـر اين است تا بر اساس ادبيات تطبيقي و روش مطالعـاتي توصـيفيتحليلـي و بـا اسـتفاده از آناليز يا تحليل متن ، مفهوم تربيت و جنبه هاي گونـاگون آن را از ديـدگاه جامعـه شناسـي، مطابق با طرز تفکر غزالي توسي تجزيه و تحليل کند.
آيا مشاهده نکرده اي کـه تقليـد اگـر در جواني آغاز گردد و تا مدتي ترک نشود، مبدل به عادت و طبيعت ثانوي شده و اثـر آن در صورت ظاهر و آهنگ صدا و اخلاق انسان باقي خواهد ماند» (افلاطون ، ١٣٧٤: ١٦٤)؟ با شناختي که انسان از حوزه هاي مختلف به دسـت مـيآورد، وجـود تربيـت در نظـر غزالي بسيار مهم تر و حياتيتر ميشود؛ به گونه اي که در جايجاي کتـاب هـايش بـه لـزوم معرفت و تربيت انسان اشاره ميکند: «مربي بايد اخلاق بد از آدمي بستاند و به دور اندازد و اخلاق نيکو به جاي آن نهد و معناي تربيت ايـن اسـت ؛ همچـون برزگـري کـه غلـه را تربيت کند.
ابن عربي در تعريف يا تفسير «الرحمن علـي العـرش اسـتوي» (طـه : ٥)، رحمـت الهـي و استواي آن را بر عرش «عقل يا لوگوس » تعبير کرده است (نـک : ابـن عربـي، ١٣٥٧: ٢٤) و در حکمت متعاليه دربارة آن مينويسد: «و اهل اين زمين (برزخ ) آگـاه تـرين مـردم بـه الله هستند و تمام آنچه را که عقل با دلايل خويش باطل مـيدانـد، مـا آن را در ايـن سـرزمين ممکن ميکنيم » (همان ، بيتا، ج ١: ١٣٠).