خلاصة:
شهریار، شاعری اخلاق گراست که در تبیین مضامین اخلاقی و تعلیمی در اشعار خود با مهارت و ملاحت تمام عمل کرده است. اگر چه در این مقال، مجال نشان دادن «ادبیت» کار شهریار نیست اما خواننده با ذوق درخواهد یافت که این شاعر زبردست، «آموختن» و «لذت» بخشیدن را دو عنصر متقابل و متعامل ادبیات میداند و خود نیز ادبیات را در خدمت اندیشههایش قرار میدهد. بررسی اشعار شهریار نشان میدهد که وی به تعلیم مخاطب خود بسیار اهتمام ورزیده است. مهمترین مضامین تربیتی مورد توجه وی عبارتند از: مبارزه با هوای نفس، پرهیز از دنیاپرستی، مهرورزی و ترک خصومت، شرم، شکیبایی، ادب، سخاوت، قناعت، ترک آزمندی، فروتنی و نوعدوستی. در این پژوهش نگارندگان میکوشند به بررسی و تحلیل مضامین تربیتی به کار رفته در آثار شهریار بپردازند و ویژگیهای بارز آن ها را تبیین نمایند.
ملخص الجهاز:
اگـر چـه قلـب رئـوف و شکننده او وي را وا ميدارد تا بگويد سـرانجام مهـرورزي چيـزي جـز رنـج و محنـت نيست ، در سراسر ديوان او حتي بيتي يافت نميشود که بيـزاري را بـه عشـق و محبـت ترجيح داده باشد: آخرش محنت جانکـاه بـه چـاه انـدازد هر که چون ماه برافروخت شب تار کسي سود بازار محبـت ، همـه آه سـرد اسـت تــا نکوشــيد پــي گرمــي بــازار کســي (همان :١/ ٢٤٤) ٨- شرم و آزرم شهريار نگاهي درست و اخلاقي به حياي انساني دارد و معتقد است که انسان هيچ گـاه نبايد پرده شرم و حيا را کنار بزند؛ زيرا رذايل بي شماري در پـي خواهـد داشـت و بـه مصداق شعر معروف ناصرخسرو: انگشت مکن رنجه بـه در کـوفتن کـس تا کس نکند رنجه به در کوفتنت مشـت (ناصر خسرو، ١٣٨٩: ٤٨) اگر پرده شرم در مورد ناموس ديگران دريده شود، بي گمان ناموس فرد خاطي نيز در معرض بيحيايي قرار خواهد گرفت : مَيُفت در پي ناموس مردمان که زنـي اسـت به هر گلي که تو بيني چراغي از چمنـي اسـت بهوش باش که زن از زمـين نمـيرويـد عيال همچو تويي يا عروس همچو منـي اسـت (شهريار، ١٣٨٧ب : ١/ ٦١٢) وي همچنين با توجه به نقش گسترده و وسيع شرم و حيا در اجتمـاع ، بـه ويـژه بـه زنان سفارش ميکند که نبايد با سيمايي در انظار عمومي ظاهر شوند کـه بـيشـرمي بـه دنبال داشته باشد و سبب شکسته شدن حريم ها گردد: خــوبروي خــانگي چــون شــاخ گــل تا کـه برآيـد همـه چشـمي در اوسـت سر به پـايينِ بـه کـه شـاخ سـر بـه در سيب دشـمن باشـد و آسـيب دوسـت (همان : ٦١٣/١) ٩- صبر و شکيبايي صبر و بردباري از جمله فضايل اخلاقي است و «توفيق در انواع ابتلائات جـز بـه صـبر ميسر نيايد» (زماني، ١٣٨٢: ٧٢٧).