ملخص الجهاز:
"«بمرور زمان که بر حجم ستون رباعیات خیام افزوده شده بر عیار زرناب شعر خیام که تا امروز بدست ما رسیده نیز بایستی پیاپی افزوده شده باشد اما آن زرناب چنان با این عیار درهم آمیخته که اگر خود عمر هم زنده شود در دریافتنش متحیر میماند»نبوغی که کریستن سن از روی نظر بلندی و با مراعات جانب اعتدال برای خیام قائل شده بود از خردهگیری مصون نماند چنانکه از قرار معلوم هـ.
دکتر رمپیس دنبالهء این جستجو را گرفت و مجموعهای را که دهسال قدیمتر؟؟؟در 731 کتابت شده و مشتمل بر 33 رباعیست پیدا کرد1 پس از نقد و سنجش دقیق مؤلفینی که تا پایان قرن هشتم رباعیات خیام را نقل کردهاند محققان اروپائی این نظر کلی را اتخاذ کردند که کریستن سن در اسناد 121 رباعی بخیام بسیار سعهءصدر نشان داده و خیام براستی شاعری بسیار اندکشعر بوده و فیالواقع شعر او فقط بنیانیست متین که بقای هر رباعی که اندکی رنگ فلسفه اصحاب تشکیک (Scepticisme) یا فلسفهء اصحاب لذت (Hedonism) را دارد بر آن استوار شده است.
خیام که تا آنوقت در تاریخ ادبیات فارسی بمقامی حقیر تنزل یافته بود بمراتب بیش از مجموع شاعران دیگر ایران مورد توجه واقع شده بود تنها بخاطر اینکه تصادفا فیتز جرالد صد رباعی بنام او برشتهء نظم کشیده بود و این اشعار را همه تحسین و تمجید کرده و شاهکاری از سخن انگلیسی شناخته بودند.
قبل از پیداشدن نسخهء چستر بیتی این فرض را همه پذیرفته بودند که رباعیات خیام بغلط باو استناد شده اما پس از کشف آن نسخه این فرض باطل شد و این احتمال بوجود آمد که خیام یک شاعر حقیقی بوده و کمال بیانصافیست که بگویند«اسم او را باید از تاریخ ادبیات ایران زدود»."