خلاصة:
افزایش نابرابری و محرومیت بین مناطق شهری و روستایی اثرات منفی ناخواسته ای، مانند افزایش مهاجرت، شهرنشینی و افزایش جرم در جامعه را در پی خواهد داشت. برای تحقق توسعه روستایی، کاهش این نابرابریها، باید به عنوان یک اصل برای سیاست گذاران در اولویت قرار گیرد. بدینسان، ارائه مدلی قوی از محرومیت برای شناسایی شاخصهای محرومیت و پارامترهای مرتبط برای کاهش محرومیت مهم است. هدف پژوهش، تبیین محرومیت روستایی بر اساس شاخصهای منطقه ای است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن پیمایشی است. از آزمون رتبه ای همانباشتگی نامحدود اکتشافی برای شناسایی مهمترین شاخصهای محرومیت، و با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) به ارائه الگویی از محرومیت اقدام گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه و سالنامه آماری استان لرستان است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پلدختر است (11289N=). با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری سهمیه ای، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. یافتهها نشان داد که از میان هیجده شاخص در نظر گرفته شده برای سنجش محرومیت روستایی، یازده شاخص در سطح پایینی قرار دارند و روستاهای منطقه در زمینه این شاخصها در وضعیت محرومی به سر میبرند. از این یازده شاخص، سه شاخص درآمد و پسانداز (219/0)، مالکیت (120/0) و مسکن (114/0) مربوط به بعد اقتصادی محرومیت، سه شاخص آموزشی (147/0)، بهداشتی (127/0) و خدمات رفاهی (114/0) مربوط به بعد اجتماعی، دو شاخص زیرساختهای فرهنگی (120/0) و حقوق قومیتها و اقلیتها (164/0) مربوط به بعد سیاسی-فرهنگی و سه شاخص محیط زیست روستا (135/0)، شبکه معابر روستا (102/0) و زیرساختهای روستایی (160/0) مربوط به بعد محیطی- کالبدی محرومیت بوده است. همچنین نتایج بدست آمده از مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مرتبه دوم محرومیت تحت تاثیر عاملهای پنهان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی- فرهنگی و محیطی- کالبدی قرار دارد. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل مرتبه دوم فوق نشان از تایید کلیه این روابط دارد.
ملخص الجهاز:
از این یازده شاخص ، سه شاخص درآمد و پس انداز (٠/٢١٩)، مالکیت (٠/١٢٠) و مسکن (٠/١١٤) مربوط به بعد اقتصادی محرومیت ، سه شاخص آموزشی (٠/١٤٧)، بهداشتی (٠/١٢٧) و خدمات رفاهی (٠/١١٤) مربوط به بعد اجتماعی، دو شاخص زیرساخت های فرهنگی (٠/١٢٠) و حقوق قومیت ها و اقلیت ها (٠/١٦٤) مربوط به بعد سیاسی-فرهنگی و سه شاخص محیط زیست روستا (٠/١٣٥)، شبکه معابر روستا (٠/١٠٢) و زیرساخت های روستایی (٠/١٦٠) مربوط به بعد محیطی- کالبدی محرومیت بوده است .
سینگ و سرکار (٢٠١٥)، شاخص های محرومیت را در دو دسته ابعاد عینی (مانند آموزش ، مسکن ، دسترسی به مصالح بادوام ، دسترسی به آب 1 Multiple deprivation 2 Car stairs and Townsend آشامیدنی، برق ) و ذهنی (اوقات فراغت ، مشارکت اجتماعی ، ارتباطات اجتماعی، احساس امنیت و کیفیت زندگی) تقسیم کردند (٤٦ :٢٠١٥ ,Singh and Sarkar).
بررسی شاخص های محرومیت اقتصادی با توجه به مقادیر ویژه و سطح معنیداری این آزمون ، نشان میدهد که بیشترین میزان محرومیت اقتصادی در شهرستان پلدختر مربوط به شاخص درآمد و پس انداز (٠/٢١٩) بوده و خانوارها از نظر منابع درآمدی در سطح پایینی قرار دارند.
در جواب سؤال اول تحقیق مبنی بر شناسایی مهم ترین شاخص های محرومیت میتوان گفت که از بین هیجده شاخص که برای سنجش محرومیت روستایی در شهرستان پلدختر در نظر گرفته شد، یازده شاخص در سطح پایینی قرار دارند و روستاهای منطقه در زمینه این یازده شاخص در محرومیت به سر میبرند.