خلاصة:
روش شناسی، از مسائل بنیادین مربوط به علم اجتماعی شمرده می شود. این مسئله، سهم زیاد در تولید علم اجتماعی و فهم نظریه های اجتماعی و داوری درباره آنها دارد. اهمیت این مسئله موجب شده تا مناقشات روش شناختی همواره در علم اجتماعی وجود داشته باشد؛ نزاع روش شناختی تفسیری و تبیینی، فردگرایی و جمع گرایی از جمله آن است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که تفسیر اجتماعی المیزان، چه مسیری را برای شناخت اجتماعی معتبر می شمرد؟ آیا المیزان تنها بر روش تجربی در علم اجتماعی تاکید می روزد؟ کدام یک از رویکرد فردگرایانه، یا جمع گرایانه را در علم اجتماعی بر می گزیند؟ شیوه تفهمی و تبیینی، از چه جایگاهی در روش شناسی المیزان برخوردار است؟ پاسخ به این مسئله در این پژوهش، با روش توصیفی و تحلیلی و یا رویکرد المیزانی کسب معرفت در علم اجتماعی در سه سطح معرفی می گردد. این رویکرد، به روش تجربی در علم اجتماعی بسنده نمی کند، بلکه شامل روش عقلی و شهودی، در کنار روش تجربی معتبر و رویکرد کثرت گرایانه- تبیین فردگرایی و جمع گرایی روش شناختی، همراه با به کارگیری شیوه تبیینی و تفهمی را در علم اجتماعی ضروری می داند.
ملخص الجهاز:
این مقاله، عمدهترین مسأئل روششناختی در علم اجتماعی را بر مدار آموزههای اجتماعی المیزان پیمیگیرد و به این پرسشها پاسخ میدهد که آیا المیزان، الگوی واحدی را برای علوم اجتماعی و طبیعی توصیه میکند؟ آیا تنها بر روش تبیینی در معرفت اجتماعی تأکید میورزد؟ کدام رویکرد فردگرایانه و یا جمعگرایانه روششناختی را در مسیر تولید نظریه اجتماعی طی میکند؟ استفاده از روش غیرتجربی، از قبیل روش شهودی و عقلی را در علم اجتماعی چگونه ارزیابی میکند؟ <H2>روش و روششناسی</H2> به رغم تفاوت معنایی بین دو مفهوم روش و روششناسی، اما در عمل، تفکیکی بین آن دو صورت نمیگیرد.
منظور این است که در کسب معرفت اجتماعی و تحلیل و تبیین کنشها و پیامدهای آن، کدامیک از دو رویکرد روانشناختی و جامعهشناختی را مد نظر قرار دهیم؟ بهعنوان نمونه، در بررسی علل کجروی اجتماعی، همبستگی و نظم اجتماعی، تقویت یا تضعیف خانواده، به کدامیک از عناصر فردی یا اجتماعی توجه کنیم؟ آیا این مسائل را معلول ساختارهای اجتماعی بدانیم، یا آن را به ویژگیها و سائقهای درونی افراد ارجاع دهیم؟ این نزاع روششناختی، از لوازم منطقی مباحث اصالت جامعه و فرد است.
رویکرد تبیینی</H3> هرچند اعتباری بودن پدیدههای اجتماعی و معناداری کنش اجتماعی، علم اجتماعی را به علمی معناکاو تبدیل میکند، اما برخی ویژگیهای جامعه و پدیدهها و حتی اعتباریات اجتماعی، در مبانی معرفتی المیزان، رویکرد علتمحوری را نیز برای علم اجتماعی معتبر میسازد.
به رغم تصریح برخی عبارات المیزان بر هستی مستقل جامعه، اما با توجه به همان مبانی معرفتی، به یکی از دو رویکرد فردگرایی و جمعگرایی روششناختی منحصر نشده، هر دو روش را در شناخت اجتماعی معتبر دانسته و در تحلیل کنشهای اجتماعی از هر دو ظرفیت روششناختی بهره جسته است.