ملخص الجهاز:
"همیدون عدو را گل دولت او زمحنت نشانده است دردیده خارا اگر جود و فضل مجسم ندیدی دو دیده بدیدار او بر گمارا اگر برگ گل بر خلافش ببوئی بمغز اندر آید زگلبرگ مارا نه با دست او مال یابد محابا نه با تیغ او چرخ دارد مدارا مدار جهان آسمانست لیکن زفضل وی است آسمان را مدارا آیا تاجداری که تابود گردون بیاورد مانند تو تاجدارا هران سرکه بر درگه تونساید سزا باشد ار باشدی تاج دارا کسی کو خورد باده از هیبت تو مران باده را مرگ باشد خمارا زجود تو و خوی تو روی گردون بزرین نقاست و مشکین خمارا پیاده شود دشمن از اسب دولت چوباشی براسب سعادت سوارا بر اسب سعادت سواری و داری بدست اندرون از سعادت سوارا بجز تخم نیکی و رادی نکاری همیدون بمان و همیدون بکارا که چون کار با آفریننده باشد بجز تخم نیکی نیاید بکارا چوخشم آوری آسمان را ببندی ز دود دل بد سگالان بخارا چو تو مجلس آوری آرائی و جام گیری ز تبریز زرین کنی تا بخارا آیا شهر یارا که مثلث نیاید برادی و مردی بصد شهر،یارا ..."