خلاصة:
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با احساس نابرابری اجتماعی در شهر کازرون است. روش تحقیق از نوع پیمایش و جامعهی آماری آن افراد سرپرست خانوار در شهر کازرون که تقریباً 28988 نفر هستند بوده، که 275 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه و به روش نمونهگیری چند مرحلهای؛ ابتدا طبقهای نسبی و بعد در داخل طبقات نمونهگیری سیستماتیک انجام شده است. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهی محققساخته است که روایی آنها از طریق اعتبار صوری و پایایی آن از طریق محاسبهی ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرمافزار spss تجزیه و تحلیل شد. یافتهها حاکی از آن است که متغیرهای سن، تعداد اعضای خانواده، پایگاه اجتماعی-اقتصادی خانواده و دسترسی نابرابر به مسیرهای استخدامی، تجملگرایی، سرمایهی اجتماعی، دسترسی نابرابر به امکانات بهداشتی، با نابرابری اجتماعی رابطهی معناداری دارند. همچنین نتایج رگرسیون نشان میدهد که تجملگرایی و دسترسی نابرابر به امکانات بهداشتی در مجموع 45 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکنند.
ملخص الجهاز:
واژگان کليدي: نابرابري اجتماعي، تجمل گرايي، سرمايه ي اجتماعي، پايگاه اجتماعي- اقتصادي، دسترسي نابرابر به امکانات بهداشتي ١- دانشيار جامعه شناسي دانشگاه يزد A_zare@yazd.
نتايج يافته هاي شالچي و جنگ (١٣٩٥) در ارتباط با بازتوليد نابرابري اجتماعي در تهران از خلال تعامل سرمايه و فضا حاکي از آن است که چرخش نابرابر توليد ملي به بخش مسکن و نيز بازار مسکن و مستغلات شهر تهران در کنار خلق انواع نابرابريهاي اقتصادي در بازار مسکن بر حسب جايگاه هزينه ي مسکن در بودجه ي خانوار و توزيع جغرافيايي اقشار مختلفظ ، زمينه ساز خلق نابرابري در تهران معاصر شده و اين روند موجب بازتوليد انواع نابرابري در حوزه ي کلان اجتماعي ميشود.
تقديرگرايي تجمل گرايي سن نابرابري سرمايه ي اجتماعي جنس اجتماعي دسترسي نابرابر به امکانات بهداشتي بعد خانوار دسترسي نابرابر به مسيرهاي استخدامي مدل مفهومي پژوهش فرضيات تحقيق : ١-بين جنس و احساس نابرابري اجتماعي رابطه وجود دارد.
بين سرمايه ي اجتماعي و احساس نابرابري اجتماعي رابطه ي معناداري است که اين نتايج با يافته هاي رباني و ديگران (١٣٨٩)،(٢٠٠٣)Tango، همسو و با نتايج چلبي و مبارکي(١٣٨٤)، صيدايي و همکاران (١٣٨٨) ناهمسوست .
همچنين بين تقديرگرايي و احساس نابرابري اجتماعي رابطه ي منفي وجود دارد ولي اين ارتباط از نظر آماري معنادار نيست که نتايج اين يافته ها با يافته هاي کريمي کيا(١٣٨٤)، رباني و همکاران (١٣٩٠)، انوري(١٣٧٣)، اله دادي و همکاران (١٣٨٩)، رفيعي(١٣٨٢) ناهمسوست .