ملخص الجهاز:
زمانی که دورۀ دکتری ادبیات فارسی در دانشگاه تهران به راه افتاد، ملک الشعرا تدریس درس سبک شناسی را به عهده گرفته، خودش کتاب تألیف کرده و دنبالۀ آنچه را که از صبا شروع شده بود نظم داده و مدوّن کرده.
ملک الشعرا خیلی به دکتر خطیبی علاقه داشته و ایشان را دانشیار و جانشین خود کرده بوده، وقتی ملک الشعرا بهار از دنیا می رود تدریس سبک شناسی به عهدۀ استاد دکتر حسین خطیبی نوری بوده است.
● کدام رفتار معلمی شما تحت تأثیر ایشان است؟ چه چیزی از ایشان در نحوۀ تدریس شما رسوب کرد؟ ○ مثلاً من معمولاً با خودم کتاب سر کلاس نمی برم و برای درس حافظ یا مثنوی از روی کتاب دانشجوها درس می دهم و در این کار تعمد دارم چون می بینم بعضی ها کل سرمایه شان مطالبی است که در حاشیۀ کتاب نوشته اند و سر کلاس از روی آنها می خوانند، اگر کتاب را از آنها بگیرند، خلع سلاح می شوند و چیزی برای گفتن ندارند.
من برای اینکه به دانشجوها نشان دهم که آدم باید از خودش چیزی داشته باشد و متکی به یادداشت نباشد این کار را می کنم و این تأثیری است که دکتر محجوب روی من گذاشته اند.
همان زمان کسی آمد و دکتر محجوب را دعوت کرد که با او جایی بروند، استاد محجوب مرا نشان دادند و گفتند ایشان را می بینید؟ مأمور شده اند که تحت الحفظ مرا با خود ببرند.