خلاصة:
ادراک، مجموعهای از پردازشهای محرکهای خارجی است که با طرحوارهها هدایت میشوند. محرکهای خارجی گسترهای وسیع را شامل میشوند که یکی از مهمترین عناصر آن، اقلیم است. هدف این پژوهش، پرسش از چگونگی پیوند خرداقلیم و مکان در ذهن انسانها و بررسی چگونگی تأثیر اقلیم بر ادراک فضای شهری است. بستر مطالعة این پژوهش، پارک ائلگلی تبریز بوده است. علت انتخاب این پارک بهمنزلة نمونة موردی پژوهش حاضر در وهلة اول استفادة قشرهای مختلف جامعه از این پارک و در وهلة دوم وجود پیکربندیهای مختلف فضایی برای افراد با عوامل آسایش حرارتی متفاوت است. در پژوهش حاضر سعی شده است جامعة آماری پژوهش شامل هر دو گروه افرادی باشد که هم پیوسته از پارک ائلگلی تبریز استفاده کردهاند و حضور پویا داشتهاند و هم بهندرت در آن پارک حضور یافتهاند. پژوهش سعی در اثبات فرضیههای خود دارد؛ مبنی بر اینکه خرداقلیم، بخش مهمی از جزئیات ادراکی یک مکان و همچنین عاملی مهم در شکلگیری طرحوارههای ذهنی ما نسبت به یک فضا و درنتیجه نحوة شناخت ما از آن فضاست. پژوهش به شیوة کیفی و با روش نقشههای شناختی و مصاحبه با نمونهگیری داوطلبانه انجام شده است که یکی از مناسبترین ابزارها در مطالعات، پیوند اقلیم و مکان است. نتایج حاصل از این روش نشان میدهد برای موفقیت و مقبولبودن یک فضای شهری برای تمامی قشرهای استفادهکننده و حضور بیشتر افراد در آن مکان، باید شرایط خرداقلیم آن فضا نیز در نظر گرفته شود؛ زیرا اقلیم، عامل تعیینکنندهای در شکلگیری طرحوارههای ذهنی مطلوب از یک فضا در افراد به شمار میآید و بهمنزلة یک عامل اکولوژی، تأثیر مهمی بر ادراک افراد دربارة یک مکان آشنا دارد.