خلاصة:
بررسی «کتاب مقدس» از موضوعات چالشی و مهمی است که امروزه، به ویژه با گسترش تبلیغات مسیحی، بسامد ابتلای بالایی یافته است و شایسته مینماید تا از منظر فقهی، بازکاوی گردد. مع الوصف، برای آنکه داوری فقهی در این مسئله، قرین دقت گردد، ضروری است تا پارهای از مباحث الهیاتی درباره کتاب مقدس نیز روشنی یابد. لذا، تبیین آیات تورات و انجیل، و نیز دیدگاه آن درباره برخی مباحث کلامی مانند «خداوند» و «پیامبران» مطمح نظر قرار گرفت و سپس، ماهیت و جایگاه «عهدین» از نگاه و داوری قران کریم در یک مقطع، قرین نقادی آن از منظر صاحبنظران الهیات در غرب اندیشهها گردیده است. از دیدگاه فقهی نیز، با نقد مدّعای برخی محققان مبنی بر عدم صدق کتب ضلال بر این مجموعه، به نقد استدلالی آن پرداخته میشود. بنابراین، به سبب ماهیت خاص نوشتار حاضر، روش خاصی، بر این پژوهش سایه افکنده است؛ البته، با این تفاوت که در مباحث موضوعشناسی، مباحث کلامی، نقش پایهای و نخستین را داراست. رهاورد پژوهش آن است که با توجه به قرائن و شواهد موجود، به ویژه تناقضات درونی که مورد اعتراف دانشمندان الهیات غربی است، کتاب مقدس، فاقد عصمت لفظی، و نوشتهای برساخته و بشری است و از نظر فقهی نیز با توجه به مضامین غیر حقیقی که درباره خداوند و پیامبران در آن وجود دارد، بسان کتب ضلال محسوب شده و حرمت حفظ آن در معنای عام خود، شامل هر نوع فعالیت و برنامهای است که در راستای ماندگاری و احیای آن تلقی گردد.
ملخص الجهاز:
رهاورد پژوهش آن است که با توجه به قرائن و شواهد موجود، به ویژه تناقضات درونی که مورد اعتراف دانشمندان الهیات غربی است، کتاب مقدس، فاقد عصمت لفظی، و نوشتهای برساخته و بشری است و از نظر فقهی نیز با توجه به مضامین غیر حقیقی که درباره خداوند و پیامبران در آن وجود دارد، بسان کتب ضلال محسوب شده و حرمت حفظ آن در معنای عام خود، شامل هر نوع فعالیت و برنامهای است که در راستای ماندگاری و احیای آن تلقی گردد.
از طرف دیگر، مهمترین دلیل در حرمت حفظ کتب ضلال و کتاب مقدس، عمومیت ملاک موجود در آیه شریفه «اشتراء لهو الحدیث» (لقمان: 6) است که در پی قرین گشتن با شأن نزول خود، دلالتی روشن بر مدعا را ترسیم کرده است؛ چه اینکه توبیخ صدر آیه شریفه و توعید ختام آن، به سبب اضلال و اغوای مردم بیان شده است که این ملاک، علاوه بر اشتراء، در حفظ و نگهداری آن نیز وجود دارد.
همچنین، روایتی که علامه حلی در برخی از کتابهای خود ذکر کرده است، میتواند بسان شاهدی بر این حکم تلقی شود؛ چه اینکه ناراحتی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله نسبت به همراهی تورات با عمر یا امر حضرت به القاء آن، حاکی از این است که کتاب مذکور، از رهگذر تحریف و کتمان، یا انحراف و اضلال از صراط مستقیم، قابلیت استفاده را از دست داده، هرگونه نگهداری یا کاربست آن روا نیست.