خلاصة:
کشور ایران ازلحاظ قومی دارای وضعیت ناهمگن است و هر یک از این اقوام با فرهنگ و آدابورسوم و هویتی خاص که امروزه «سبک زندگی» خوانده میشود، از یکدیگر شناخته میشوند. شناخت سبک زندگی هر قوم با شرایط و ویژگیهای خاص آن قوم، مجموعه تصمیمگیران کلان کشوری را در تدوین سیاستهای کلان مدیریتی یاری میکند. به همین دلیل سبک زندگی قوم بلوچ ایرانی بهعنوان یکی از کهنترین اقوام ایرانی بهویژه در دوره پس از وقوع انقلاب اسلامی، موردمطالعه قرارگرفته است تا با شناسایی دقیق گرایشهای مردم بلوچ درزمینه انتخاب نوع سبک زندگی خود نسبت به عوامل موثر در آن آگاهی کافی کسب شود. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش پیشرو، پرسشنامه است و پس از انتخاب جامعه آماری با استفاده از روش تصادفی ساده، بین پاسخدهندگان توزیع و نتایج حاصله از آن با نرمافزارهای تحلیل آماری مورد ارزیابی قرارگرفته است. جامعه آماری این تحقیق به سه گروه اصلی تقسیمشده است که گروه اول از بین افراد بلوچ دارای تحصیلات دانشگاهی، گروه دوم از بین افراد دارای بلوچ تحصیلات حوزوی اهل تسنن و گروه سوم نیز از بین نمایندگان بلوچ شوراهای شهر و روستا انتخابشده است. بر اساس نتایج کسبشده از پژوهش حاضر، بین انواع احساس از خود و نوع سبک زندگی انتخابی کنشگران جامعه قومی بلوچ، رابطه وجود دارد؛ زیرا افراد بر اساس میزان تعلق به یکی از سه نوع احساس از خود آرمانی، وانمودی و وجودی به ترتیب دارای سبک زندگی مدرن، نیمهمدرن نیمهسنتی و سنتی هستند. یافتههای پژوهش اثبات میکند نوع آرمانی احساس از خود در بین گروه افراد دارای تحصیلات دانشگاهی، نوع وانمودی احساس از خود در بین گروه نمایندگان شوراهای شهر و روستا و نوع وجودی احساس از خود در بین گروه تحصیلکردگان حوزوی و طیف مذهبی قوت دارد؛ لذا اثبات میشود هرچه کنشگران جامعه قومی بلوچ، دارای تحصیلات دانشگاهی بالاتری باشند، نسبت به نهادهای فرهنگی مدرن گرایش بیشتری از خود نشان داده و دارای سبک زندگی مدرنتر و گرایشهای قومی و مذهبی ضعیفتری هستند، لیکن هرچه تحصیلات به سمت حوزوی رفته و میزان گرایشهای قومی و مذهبی افراد تقویت میشود، سبک زندگی سنتی انتخاب میشود البته متغیرهای زمینهای دیگری نیز ازجمله جنسیت، سن، سطح تحصیلات، میزان درآمد، شغل، نوع مسکن و جغرافیای محل زندگی نیز در نوع انتخابی سبک زندگی موثر است.