خلاصة:
اخوان المسلمین یکی از بزرگترین جنبش های اسلامی در جهان عرب است که در واکنش به نفوذ سلطه و فرهنگ غربی در کشورهای اسلامی بعد از فروپاشی خلافت عثمانی، با نیت و انگیزه استقرار حکومت اسلامی، به وجود آمد. سیاست حسن البناء و اطرافیان او درباره برپایی نظام اسلامی، سیاست گام به گام بود. یعنی دنبال بودند به تدریج و با فعالیت های فرهنگی و به دوری از خشونت و افراط، زمینه را برای همکاری مردم در استقرار نظام اسلام فراهم کنند، بعد از ترور حسن البناء و و روی کار آمدن حسن الهضیبی به عنوان مرشد عام ، مشکلات و بی نظمی هایی در اخوان به وجود آمد و اتحاد و انسجام حاکم بر جمعیت از بین رفت، در همین فرصت سید قطب که یکی از اندیشمندان بزرگ جهان اسلام است، به اخوان المسلمین پیوست و با روحیه و تفکر استکبارستیزی و اسلام گرایی که داشت باعث شد خلا ایدئولوژیکی در اخوان را جبران شود. وی با حضور در بین اعضاء و نوشتن آثار متعدد تاثیراتی بر اخوانالمسلمین گذاشت برخی از آنها عبارتند از : 1.بازسازی و انسجام دوباره اخوان المسلمین در اوایل دهه 1960م؛ 2.ترجیح مشی رادیکال و افراطی بر مصالحه سیاسی که باعث شد گروه های تندرو مانند «سازمان آزادی بخش اسلامی»، التکفیر و الهجرة » و «سازمان جهاد اسلامی» به وجود بیایند؛ 3.به وجود آمدن جریان قطبی که هنوز هم در میان اخوان المسلمین فعال است و رهبران فعلی اخوانالمسلمین مانند محمد بدیع و محمود عزت ازهمین جریان هستند.
ملخص الجهاز:
سید قطب، اخوانالمسلمین، مدرنیته، دموکراسی، دارالکفر مقدمه اخوانالمسلمین یکی از گروههای تأثیرگذار در جهان اسلام است که پیرو اندیشۀ اسلام سیاسی هستند و با توجه به روند حرکت بیداری اسلامی و شکست جریانهای تکفیری و وهابیت در تحقق اسلام سیاسی مدنظر خود، احتمال دارد که بتواند در آیندهای نزدیک، در جهان اسلام جایگاه خوبی پیدا کند و جایگزین تکفیریها شود.
حسن البناء که در جوانی به جنبش ناسیونالیسم مصری پیوسته بود و در سایۀ دلبستگی به آن، خدمت به وطن و سرزمین آباء و اجدادی را وظیفه میدانست و از طرفی نیز چون دغدغۀ دین و مسائل دینی داشت، تلاش میکرد میان دو مفهوم «ناسیونالیسم» و «دین» ارتباط و وحدت برقرار کند؛ لذا تصمیم گرفت حزب اخوانالمسلمین را برای خدمت به سرزمین اجدادی و همچنین مذهب و ملت ایجاد کند.
3. مخالفت با ناسیونالیسم سید قطب برخلاف حسن البناء و دیگر رهبران اخوان که وطندوستی یا ناسیونالیسم را عنصر هویتبخش ملی میدانستند، بعد از جدایی از حزب ملیگرای وفد، کاملا با این مفهوم مخالف بود و در مقابله با وفاداریهای ملی و طایفهای، تنها وفاداری به اسلام و خداوند را طلب میکرد؛ لذا مشروعیت رژیمهای کشورهای اسلامی را که بر پایۀ غلبه یا انتخاب و تأیید مردم بنا شده بود، رد میکرد و آن را برخلاف شرایع اسلام میدانست.
2. ترجیح مشی انقلابی و افراطی (خشونتگرایی) بر مصالحۀ سیاسی هم حسن البناء و دیگر رهبران اخوانالمسلمین و هم سید قطب معتقد بودند که باید «حکومت اسلامی» بر جامعه حاکم شود؛ اما نوع تفسیر رهبران جنبشهای اسلامی از «جهاد» و «مبارزه» اهمیت ویژهای دارد.