خلاصة:
ﺗﺄﻣﻞ در ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﻮﻣﯽ و ﻣﻠﯽ، ﻣﻮﺟﺐ ﻗﺮاﺑﺖ و آﺷﻨﺎﯾﯽ ﻋﻤﯿﻖ ﻣﺎ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﮔﺮاﯾﺶﯾﺎﻓﺘﻦ ﺑـﻪ ﺳـﻮی ﺷـﻨﺎﺧﺖ ﻫﻮﯾـﺖ ﺟﻤﻌﯽ و ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﻣﯽﺷﻮد؛ اﯾﻦ ﺷﻨﺎﺧﺖ، ﺗﺄﯾﯿﺪ اﺻﺎﻟﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﺮد در ﭘﺮﺗـﻮ آن ﺑـﻪ ﺷﺨﺼـﯿﺖ و ﻫـﻮﯾﺘﯽ ﺗـﺎرﯾﺨﯽ و رﯾﺸﻪدار دﺳﺖ ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ. آﺛﺎر ادﺑﯽ ﮐﻪ آﯾﯿﻨﮥ ﺗﻤﺎمﻧﻤﺎی ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻫﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪای ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨـﺪ ﻣﻨﺎﺳـﺐﺗـﺮﯾﻦ راه ﺑـﺮای ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﻬﺘﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻋﺎﻣﯿﺎﻧﻪ ﻣﺤﺴﻮب ﮔﺮدﻧﺪ. ﺑﻪ دﯾﮕﺮ ﺳﺨﻦ، آﮔﺎﻫﯽﯾﺎﻓﺘﻦ از ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻋﺎﻣﯿﺎﻧﮥ ﯾﮏ ﺟﺎﻣﻌـﻪ، ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ از ﻃﺮﯾﻖ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﻏﻮر در آﺛﺎر ادﺑﯽ آن ﺟﺎﻣﻌﻪ اﻣﮑﺎنﭘﺬﯾﺮ ﺷﻮد. اﯾﻦ ﻣﺨﺘﺼﺮ درﺻﺪد اﺳﺖ ﺗﺎ اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﻓﺮﻫﻨـﮓ ﻋﺎﻣﯿﺎﻧﻪ را در رﻣﺎن ﺑﺎﻓﺘﻪﻫﺎی رﻧﺞ، اﺛﺮ ﻋﻠﯽﻣﺤﻤﺪ اﻓﻐﺎﻧﯽ ﺑﮑﺎود و ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ﭘﻨﻬﺎن آن را ﺑﺎزﻧﻤﺎﯾﺪ. ﺑﺮآﯾﻨﺪ ﺟﺴﺘﺎر ﺣﺎﺿـﺮ ﮔﻮﯾـﺎی آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻋﺎﻣﯿﺎﻧﻪ در رﻣﺎن ﺑﺎﻓﺘﻪﻫﺎی رﻧﺞ ﺗﺒﻠﻮر ﺧﺎص و ﺑﺮﺟﺴـﺘﻪای دارد و روح ﻓﺮﻫﻨـﮓ ﻋﺎﻣﯿﺎﻧـﮥ ﻣﺮدﻣـﺎن اﺟﺘﻤﺎع در ﮐﺎﻟﺒﺪ اﯾﻦ رﻣﺎن دﻣﯿﺪه ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﮔﺮاﯾﺸﺎت ﻣﺎرﮐﺴﯿﺴﺘﯽ اﻓﻐﺎﻧﯽ و ﻋﻀﻮﯾﺖ او در ﺣـﺰب ﺗـﻮده، در اﯾـﻦ رﻣﺎن، ﻓﺮاﺧﻮان ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻋﺎﻣﻪ - ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﺎورﻫﺎ و ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻋﺎﻣﯿﺎﻧﻪ و ﻣﺬﻫﺒﯽ، اﺻﻄﻼﺣﺎت و ﮔﻮﯾﺶ ﻣﻨﻄﻘﻪای، وﺟـﻮد اﺷـﻌﺎر ﻋﺎﻣﯿﺎﻧﻪ، ﮐﻨﺎﯾﺎت و ﺿﺮباﻟﻤﺜﻞﻫﺎ و آدابورﺳﻮم - ﺗﻮﺳﻂ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه، واﮐﻨﺸﯽ ﺿﺪاﺳﺘﻌﻤﺎری و ﺿﺪاﻣﭙﺮﯾﺎﻟﯿﺴﺘﯽ ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﺷـﻮد و ﺣﺮﮐﺘﯽ در ﻣﺴﯿﺮ ﻏﺮبزداﯾﯽ از ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﮔﺎﻣﯽ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺣﻔﻆ و ﺗﺜﺒﯿﺖ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﻠﯽ و ﺑﻮﻣﯽ اﺳﺖ.
ملخص الجهاز:
با توجه به گرایشات مارکسیستی افغانی و عضویت او در حزب توده، در این رمان، فراخوان عناصر فرهنگ عامه - مانند باورها و عقاید عامیانه و مذهبی، اصطلاحات و گویش منطقهای، وجود اشعار عامیانه، کنایات و ضربالمثلها و آدابورسوم - توسط نویسنده، واکنشی ضداستعماری و ضدامپریالیستی تلقی میشود و حرکتی در مسیر غربزدایی از جامعه و گامی به سوی حفظ و تثبیت فرهنگ ملی و بومی است.
در تحلیل ساختار فرهنگی رمان بافتههای رنج لازم است که به گرایشهای ضد فرهنگ غربی، ضدامپریالیستی و ضداستعماری نویسنده نیز که در اندیشه و گرایشهای فکری او وجود دارد و نوع واکنش او به این موضوع، توجه داشته باشیم.
کاربرد اشعار عامیانه که در موقعیتهای خاص و در طول زندگی روزمره از زبان شخصیتهای داستان روایت شده است، بخشی از ساختار فرهنگ عامیانۀ رمان نامبرده را تشکیل داده است.
بر این اساس، هرچقدر ذهن افراد سنتیتر و عامیانهتر باشد، بسامد و احتمال استفاده از ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه بیشتر و بالاتر است و برعکس، ذهن شهری و مدنیشده، تمایل کمتری به استفاده از ضربالمثلها و تعابیر عامیانه دارد؛ بنابراین در رمان بافتههای رنج که روند داستان در بافت بیسواد و عامیانۀ روستایی در جریان است، طبیعی است که با حجم فراوانی و قابلتوجهی از امثال و کنایات مواجه شویم و همین نکته، موجب جذابیت و گیرایی بیشتر داستان نیز شده است.
آدابورسوم مربوط به ازدواج نویسنده در جریان ازدواج دختر بزرگ بیبیصنم، یعنی زهرا که خواهر رضوان (راوی داستان) است، آدابورسوم مربوط به ازدواج را از لحظۀ خواستگاری تا شب عروسی به زیباترین شکل ممکن توصیف کرده و آیینۀ تمامنمایی از این جنبه از فرهنگ را پیش روی خواننده قرار داده است.