خلاصة:
یکی از کارکردهای سیستم های بازارگردانی در اکثر بازارهای مالی دنیا، افزایش نقدشونگی سهام است. بررسی این موضوع در بورس اوراق بهادار تهران تاکنون انجام نشده است. در این مقاله با استفاده از چند شاخص معتبر نقدشونگی، به بررسی آثار بازارگردانی روی نقدشونگی سهام پرداخته شده است . در ادامه نیز سودآوری این فعالیت برای بازارگردانها مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این تحقی نشان می دهد که بازارگردانی تاثیری بر افزایش نقدشونگی سهام در بورس اوراق بهادار تهران نداشته است. همچنین، یافته های تحقی حاکی از این است که بازارگردانی در بورس اوراق بهادار تهران سودآور نبوده است.
ملخص الجهاز:
در سيستم مبتني بر مظنه به ازاي هر شرکت بيش از يک بازارگردان وجود دارد که در قالب سفارش هاي مستمر، حجمي از سهام را در قيمت مشخصي براي خريد و يا فروش عرضه ميکنند.
اما در ايران سود بازارگردان ها در عمل از شکاف قيمتي حاصل از قيمت خريدوفروش حاصل ميشود و منابع مالي لازم را نيز سهامداران عمده شرکت هاي بازارگردانيشده تأمين ميکنند.
هانوسک و ريچارد در سال ٢٠٠٤ به اين نتيجه رسيدند که اجراي سيستم بازارگرداني در بورس اوراق بهادار پراگ (چک ) سبب افزايش نفدشونگي سهام و کاهش شکاف قيمتي عرضه وتقاضا ميشود.
فرضيه فرعي ١-١: عمليات بازارگرداني سبب افزايش نسبت حجم معاملات روزانه شرکت به حجم معاملات کل بازار در بورس اوراق بهادار تهران ميشود.
لذا در اين فرضيه نسبت حجم معاملات سهام موردنظر بر حجم معاملات کل بازار براي هر روز معاملاتي و براي هر نمادي که بازارگرداني شده است ، محاسبه ميشود.
از آنجايي که فرضيه هاي ١-١ و ٢-١ هردو رد شده اند، به عبارتي وجود اثر مثبت بين بازارگرداني و نسبت حجم معاملات روزانه شرکت به حجم معاملات کل بازار و نسبت سرعت گردش سهام رد شده است و از آنجايي که دو نسبت فوق معيارهايي براي نقدشونگي سهام بوده اند، بنابراين فرضيه اصلي ١ نيز رد مي شود.
فرضيه اصلي ١ به بررسي نقدشونگي سهام ميپردازد نتايج حاصل از آزمون فرضيه هاي فرعي ١-١ و ٢-١ نشان دهنده اين است که بازارگرداني در بورس اوراق بهادار تهـران ، بـر نقدشـونگي سهام تأثير معناداري نداشته است .