خلاصة:
هدف از این پژوهش، تبیین موقعیت راهبردی و ارائه استراتژی توسعه ورزش همگانی در ایران و همچنین ارائه مدل میباشد. جامعه آماری این پژوهش را مدیران فدراسیون ورزش همگانی، اعضای شورای راهبردی فدراسیون، انجمنهای ورزشی تحت پوشش فدراسیون و هیئتهای ورزش همگانی استانها تشکیل میدهند. به منظور بهرهبرداری مناسب از دیدگاههای کارشناسی صاحبنظران و دستاندرکاران پرسشنامهای در قالب مفاد تهیه شده برنامه راهبردی برای جامعه هدف، مدیران فدراسیونها و انجمنهای ورزشی، هیئتهای ورزشی استان، اعضای شورای راهبردی فدراسیون ارسال گردید. مقیاس پرسشنامه در طیف پنج سطحی لیکرت (کاملا موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالفم و کاملا مخالفم) طراحی شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها، علاوه بر شاخصهای توصیفی، آزمون مقایسهی میانگینها و آزمون فریدمن، از ماتریس ارزیابی درونی و بیرونی نیز استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که این ورزش بر روی محور مختصاتSWOT قرار دارد که از لحاظ عوامل درونی در ناحیهی قوتها و از نظر عوامل بیرونی سازمان در ناحیهی فرصت ها جای میگیرد. پس از آن به تناسب نقش فرایندهای ورزش همگانی با سایر ورزشها و ارتباط آن با مؤلفههای پشتیبانی، مدیریت و کنترل فرایند و فرهنگ و ارزشهای دینی، الگوی توسعه ورزش همگانی ایران با ساختار علمی مدیریت ورزشی، ساختار فرایندی و ارتباط با سایر ورزشها و حلقههای مدیریت کلان برای سیاستگذاری و برنامهریزی کلان و سطوح پشتیبانی و اجرایی آن ارائه شده است.
ملخص الجهاز:
ارائه الگو و استراتژی های توسعه ورزش همگانی در ایران دکتر محمد جوادیپورFootNote No="128" Text=" عضو هیأت علمی دانشگاه تهران Email: javadipour846@yahoo.
با توجه به تاریخچه ورزشهای همگانی در جهان با رویکردهای جدید و فلسفه روشن آن در بسیاری از کشورها و تمرکز روی رویکردهای چندگانه سلامت، شادابی جامعه، غنیسازی اوقات فراغت، بهبود روابط شغلی، پیوند و ارتباطات اجتماعی، پیشگیری و درمان، فرحبخش بودن، تخلیه انرژی، برخورداری از عواطف اجتماعی و دستیابی به فواید و آثار ورزش بنظر میرسد استفاده از همه ظرفیتهای جامعه برای توسعه ورزش همگانی ضروری است، ضمن آنکه برای نهادینه نمودن این موضوع در جامعه افزایش آگاهی مردم می تواند نقش محوری در این رابطه ایفا نماید.
مطالعه ای که روی ١٢٦ کشور جهان انجام شده، مشخص گردید که هر چند ٩٢ درصد از این کشورها، تربیت بدنی را اجباری و لازم الاجرا برای تمامی اقشار جامعه می دانند، تنها در ٧١ درصد کشورها، تربیتبدنی با نیازهای اجتماعی هماهنگ و در ٢٩ در صد موارد وسیلهای برای رسیدن به اهدافی غیر از ماهیت ورزش است.
تقسیم کار ملی در حوزه ورزش همگانی و تفکیک مأموریتهای دولت در بخش حاکمیت و سازمانها و نهادهای دولتی و غیر دولتی اساسا به مدلی نیاز دارد که بتواند روابط موجود میان مؤلفههای ورزش همگانی و مؤلفههای بیرونی که در سایر ورزشها متمرکز است و مؤلفههای پشتیبانی نظام ورزش همگانی را برقرار نماید که در این تحقیق با شناسایی نقاط قوت، نقاط ضعف، تهدیدها و فرصت های ورزش همگانی در ایران، مدل توسعه ارائه خواهد شد.