خلاصة:
جهانبینی امام علی(ع) یک نگرش عرفانی را نیز در بردارد. ایشان در هستیشناسی عرفانی خویش حقیقت وجود را مختص به خداوند میداند و جهان را تجلی اسماء و صفات الهی معرفی مینماید و در عین حال قانون علیت را نیز میپذیرد و آن را برای جهان ثابت میکند. حضرت علی (ع) با جمع بین تشبیه و تنزیه در حققیت وحدت در عین کثرت را تایید نموده و وحدت وجود که همان وحدت حقه حقیقت است را در بیانات خود به اثبات میرساند. ایشان با بیان جایگاه ویژه خود و سایر اهل بیت (ع)، واسطة فیض بودن ایشان، همچنین مقام خلافت و ولایت مطلقه کلیه را برای آن ها ثابت مینماید و بدین ترتیب پرده از اسرار عرفانی مراتب هستی بر میدارد.
Worldview of Imam Ali (p.b.u.h.) also involves a mystical view. In his mystical existentialism¡ he believes that the real existence only belongs to God and that the universe is the manifestation of Divine names and attributes¡ meanwhile accepting the law of causality and proves it to the world. His excellency¡ Ali(p) through comparison and contrast in fact confirmed the pantheism as the exact polarity¡ and in His statements proves the unity of existence that is the same legal unity of fact. His excellency¡ by stating his special position and that of other family members of prophet Mohammad proves their mediator role to be of their blessing¡ also position of caliphate and absolute Guardianship for all of them and so explores mystical secret stages of the existence.
ملخص الجهاز:
از مجموع دیدگاه عرفا و پیروان حکمت متعالیه چنین به دست میآید که وجود فی حد ذاته بسیط است و هیچگونه قیدی را نمیپذیرد حتی قید اطلاق، و حتی جوهر و عرض هم نیست و موجودیت آن بدین معنا نمیباشد که وجودی زائد بر ذات داشته باشد، بلکه موجودیتش بعینه و بذاته است و حقیقت هستی یک امر اصیل و حقیقی است نه امری اعتباری، یعنی از آن جا که در عالم عقل و خارج چیزی بدون وجود محقق نمیشود و اگر «وجود» نباشد، چیزی در خارج و عقل نخواهد بود، پس قوام اشیاء همه به اوست و او مقوم آن ها، بلکه عین آنهااست، زیرا این وجود است که در مراتب خودش متجلی میشود و به صور اشیاء و حقایق آن در علم و عین ظاهر میگردد».
(ابن عربی، 1296 ق: 22) حضرت امام خمینی(ره) در مصباح الهدایه به مطلب مهمی در این زمینه میپردازد و با تحلیل زیبای عرفانی از سخن امیر مؤمنان که فرمود: «کنت مع الانبیاء باطناو مع رسول الله ظاهرا» پرده برمیدارد و میگوید: «جای تردید نیست که امیر مؤمنان(ع) صاحب ولایت مطلقه کلیه بوده است و ولایت کلیه، باطن خلافت است.
(محسنی ارزگانی، 1391: 86) حضرت امیر(ع) در نامه 28 نهجالبلاغه به این امر تصریح میفرماید: «نحن صنائع الله و الخلق صنائع لنا» ابن ابیالحدید ذیل این کلام امام (ع) میگوید: «این سخن بسیار با عظمت است و بر همه کلمات برتری دارد و معنای آن فوق همه معارف است و دو مفهوم دارد، یکی این که میفرماید بین ما و خداوند واسطه وجود ندارد و ما واسطه بین حق و خلق هستیم.