خلاصة:
عرفان چه در مفهوم عام و چه در معنای خاص از ابتدای ظهور در ایران ابتدا به شیوه آموزش ضمنی از پیر به جوان و شیخ و مراد به شاب و مرید در مجامع عمومی و در گفتگوهای روزمره انتقال یافته و در ذهن و قلب مردم نفوذ نموده با پیدایش دین اسلام و تربیت عارفان بزرگی چون- خواجه نصیرالدین طوسی، سعدی، حکیم ابوعلی سینا، شیخ اشراق و صدرا در طول ادوار مختلف آموزشهای رسمی به صورت مستقیم از لحاظ علمی و عملی را ترویج نموده، شاگردانی را با استفاده از مجموعه رویکردهای تربیتی رفتارگرایی، شناخت گرایی، انسانگرایی و اجتماعی به محیط آموزشی آورده به سلاح علم و عمل تجهیز نموده و تحویل جامعه ایرانی دادهاند. پژوهشگران در این مقاله ضمن بررسی نظریههای تربیتی و کاربرد آنها در عرفان در جهت آموزش و پرورش جوانان، انسانها را به کسب دانش و سیر و سلوک با ابنای بشر و همنوعان خویش در کره خاکی تشویق نمودهاند تا عرفان نظری را با استفاده از نظریههای تربیتی که راهنمای عمل میباشند به عمل تبدیل نمایند
Theosophy in a general sense and in a special one was taught through informal method by the elder to the young; it influenced on the people's minds and hearts. After the appearance of Islam, the great theosophers like Nasirradin Tousi, Avicena, sheikhe eshragh, molla sadra were trained theoretically and practically and formal education was developed in Iran. Educational theories such as behaviorism, cognitivism, humanism and socialism have always been the guides to action for theosophers as instructors. Researchers by studying educational approaches and their applications have encouraged people to obtain knowledge and turn it into action to make peace in the world.
ملخص الجهاز:
بررسي تأثير آموزش در پويايي و تداوم عرفان اسلامي در ايران 1 محمدرضا کرمي پور دانشگاه آزاد اسلامي، واحد زنجان ، استاديار گروه علوم تربيتي، زنجان ، ايران نقي کمالي دانشگاه آزاد اسلامي، واحد زنجان ، گروه علوم تربيتي، زنجان ، ايران چکيده : عرفان چه در مفهوم عام و چه در معناي خاص از ابتداي ظهـور در ايـران ابتـدا بـه شـيوه آموزش ضمني از پير بـه جـوان و شـيخ و مـراد بـه شـاب و مريـد در مجـامع عمـومي و در گفتگوهاي روزمره انتقال يافته و در ذهن و قلب مردم نفوذ نمـوده بـا پيـدايش ديـن اسـلام و تربيت عارفان بزرگي چون - خواجه نصيرالدين طوسي ، سـعدي ، حکـيم ابـوعلي سـينا، شـيخ اشراق و صدرا در طول ادوار مختلف آموزش هاي رسمي به صورت مستقيم از لحاظ علمـي و عملي را ترويج نموده ، شاگرداني را با اسـتفاده از مجموعـه رويکردهـاي تربيتـي رفتـارگرايي ، شناخت گرايي ، انسان گرايي و اجتماعي به محيط آموزشي آورده به سلاح علم و عمـل تجهيـز نموده و تحويل جامعه ايراني داده اند.
(باقري ، ١٣٩٠، ٢٨) عرفان در اين جنبه نظري انسان را از محدوده خودي رهانيده و بـه وجـود مـاوراي دنيـاي خود سوق داده با الگوگيري و پيروي از عرفا در مسير نيل بـه کمـال مراحـل عرفـاني را طـي نموده ، چون اقدامات خداگونه با رضايت و قدرشناسـي مـراد تأثيرگـذار همـراه اسـت شـاد و اميدوار از عالم شريعت ٤ به جهان طريقت ٥ گام بر مـي دارد تـا بـه حقيقـت ٦ کـه بـراي انسـان جاوداني است نائل شود.