خلاصة:
ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻓﻀﺎ، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ روشﻫﺎی ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ اداره، ﮐﻨﺘﺮل، ﻧﻈﺎرت و ﭘﯿﮕﯿﺮی در ﻓﻀﺎی ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﯾﯽ اﺳﺖ. اداره ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻓﻀﺎی ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﯾﯽ (در ﻣﻘﯿﺎسﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوت) ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ اﻫﺪاف ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﺑﺎ دﯾﺪﮔﺎه راﻫﺒﺮدی و ﺑﺎ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻣﺤﺪودﯾﺖﻫﺎی ﻃﺒﯿﻌﯽ، اﻧﺴﺎﻧﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی در ﻓﻀـﺎﻫﺎی ﺟﻐﺮاﻓﯿـﺎﯾﯽ اﺳﺖ. ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻓﻀﺎی ﻣﻠﯽ ﯾﺎ ﮐﺸﻮرداری، ﯾﮑﯽ از ﺳﻄﻮح آن اﺳﺖ ﮐﻪ در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد. اﺳﺎﺳﺎ ﻫﺮ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺑﺮای اداره ﮐﺮدن و ﺧﺪﻣﺖ رﺳﺎﻧﺪن ﺑﻪ ﻣﻠـﺖ اﯾﺠـﺎد ﺷـﺪه و ﺑـﺮآوردن ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﺟﻤﻌﯽ ﺑﺮ دوش آنﻫﺎ اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﮐﺎراﯾﯽ ﺑﺎﻟﺎی ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎ در ﻫﻤﻪ ﻧﻈﺮﯾﻪﻫﺎی ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻧﻤـﻮد دارد. ﻫﺪف اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﻄﺒﯿﻘﯽ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎ و وﻇﺎﯾﻒ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻓﻀﺎی ﻣﻠﯽ از دﯾـﺪﮔﺎه ﻧﻈﺮﯾﻪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ در ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﯽ و اراﺋﻪ ﻣﺪﻟﯽ ﺟﺪﯾﺪ اﺳﺖ. روش ﺑﻪ ﮐﺎر رﻓﺘﻪ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﭘﺎﯾﺎن، ﺷﺎﺧﺺﻫﺎ و وﻇﺎﯾﻒ ﮐﺎرﮐﺮدی ﻧﻈﺎم ﺳﯿﺎﺳﯽ (ﮐﺸﻮر) در ﻗﺎﻟﺐ ﺷﺶ ﺷﺎﺧﺺ اﺻﻠﯽ ﺷـﺎﻣﻞ اﻫﺪاف ﺣﯿﺎﺗﯽ، ﺳﯿﺎﺳﯽ، اﻗﺘﺼﺎدی، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﺟﻐﺮاﻓﯿـﺎﯾﯽ ﻗـﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮﻧـﺪ. ﺑـﺮای ﻫـﺮ ﯾـﮏ از ﺷﺎﺧﺺﻫﺎ، زﯾﺮﻣﺠﻤﻮﻋﻪﻫﺎﯾﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺷﺪه و در داﺧﻞ ﻣﺪﻟﯽ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺣﻠﻘﻪای ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﺷﺎﺧﺺﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮﯾﻪﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻓﻀﺎی ﻣﻠﯽ و ﮐﺎرﮐﺮدی ﺣﮑﻮﻣﺖ و ﻧﯿﺰ ﻧﻘﺪ آنﻫﺎ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﺷـﺪهاﻧﺪ. ﻣﺪل ﺣﻠﻘﻪای، ﺗﺮﺳﯿﻢ اوﻟﻮﯾﺖﻫﺎ، اﺳﺘﺮاﺗﮋیﻫﺎ و اﻫﺪاف ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﮐﺸﻮر اﺳﺖ. ﺑﻪ اﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿـﺐ ﮐـﻪ در ﺣﻠﻘﻪ ﻧﺨﺴﺖ اﻫﺪاف ﺣﯿﺎﺗﯽ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اوﻟﻮﯾﺖﻫﺎ، ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﺟﺎری و ﯾﺎ ﭘﺎﯾﺪار ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اوﻟﻮﯾﺖﻫﺎ، ﺣﻠﻘﻪﻫﺎ از a ﺗﺎ ﺑﯽﻧﻬﺎﯾﺖ، ﺗﺮﺳﯿﻢ ﻣﯽﺷـﻮﻧﺪ. ﺑـﺮای ﻧﮕـﺎه ﺳﯿﺴﺘﻤﯽ ﺑﻪ اوﻟﻮﯾﺖﻫﺎ، ﺷﻌﺎﻋﯽ ﺑﻮدن وﯾﮋﮔﯽ دﯾﮕﺮ ﻣﺪل اﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺘﻮان ﻫﻤﻪ اﻫـﺪاف ﮐﺸـﻮر و ﺟﺎﻣﻌـﻪ را ﭘﻮﺷﺶ داد. ﻫﺮ ﻗﺪر اﻫﺪاف در داﯾﺮهﻫﺎی ﻣﺮﮐﺰیﺗﺮی ﻗﺮار ﮔﯿﺮﻧﺪ، از اﻫﻤﯿﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردار ﺧﻮاﻫﻨـﺪ ﺑﻮد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮاﯾﻂ زﻣﺎﻧﯽ و ﻣﮑﺎﻧﯽ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ اوﻟﻮﯾﺖﻫﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﮑﺎن دﻫﻨﺪ و از ﻣﺮﮐـﺰ ﺑـﻪ ﺑﯽﻧﻬﺎﯾﺖ و ﯾﺎ از ﺑﯽﻧﻬﺎﯾﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﮐﺰ ﺟﺎﺑﻪﺟﺎ ﺷﻮﻧﺪ. ﻣﯿﺰان ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻫﺮ ﮐﺸﻮری اﻧﺠﺎم ﻫﻤﻪ اﻫﺪاف اﺳﺎﺳـﯽ ﺑﻪ ﻧﺤﻮه ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ اﺳﺖ.
ملخص الجهاز:
) و بخش هـای جغرافیـایی کشـور بـا یکدیگر؛ شاخص های فرهنگی · تعمیق ، تحکیم ، اعتلا، اشاعه و حفاظت از هویت ملی، ارزش ها، باورها و فرهنگ عمومی؛ · ارتقا و آزادی فکر و اندیشه ، تأمین نیازهای روحـی و معنـوی و تضـمین سـلامت روحـی جامعه ؛ · تضمین رضایت ملی و شهروندی از حکومت و تقویت حس وفاداری به کشـور و هویـت ملی؛ · تأمین خیر عمومی و اعتلای بشر؛ شاخص های اقتصادی · جمع آوری مالیات ؛ · تأمین رفاه و ارائه خدمات عمومی کارآمد همچـون تـأمین بهینـه نیازهـای مـادی، زیسـتی، آموزش و پرورش ، بهداشت و سلامت جامعه ، آسایش شـهروندان و سـالم سـازی محـیط اجتماعی؛ · برنامه ریزی، پیشرفت و تعیین اهداف ملی کشور، با توجه به فضای رقابت جهانی؛ · سازماندهی، ساماندهی، برنامه ریزی و پیشبرد جریان های کلان اقتصادی و مهار فساد؛ · تمرکززدایی، کاستن از وظایف دولت به ویژه با کارآفرینی، بازارمداری و مردم سپاری امور؛ · بهره گیری از دانش ، فناوری و تجربه و شناخت عمیق ظرفیت ها، ارزش ها و داراییهای ملی؛ شاخص های جغرافیایی · سازماندهی سیاسی فضا و ایجاد تقسیمات کشوری کارا و حوزه بندیهای انتخاباتی؛ · آبادانی، پیشرفت ، آمایش ، حفظ تعادل فضایی، تأمین عدالت و ثبات جغرافیایی در کشور؛ · مدیریت بهینه محیط زیست ، حفظ تعادل های اکولـوژیکی و حفاظـت از بنیادهـای زیسـتی کشور؛ · شناخت ظرفیت های سرزمینی و کارآیی استفاده و بهره برداری مطلوب از منابع کشور؛ · نگاه به سرزمین به عنوان یک میراث همگانی و برقرای پیوند عاطفی ملت با آن ؛ · ایجاد یکپارچگی سرزمینی و نه یکسان سازی و نفوذ میان همه مناطق کشور؛ · ایجاد شبکه سراسری ارتباطی و پیوند اجزای کشور بـا مرکزیـت سیاسـی و ارائـه خـدمات ارتباطی؛ · ایجاد ساخت ها و چشم انداز فضایی مطلوب اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی؛ · بهره گیری از موقعیت جغرافیایی کشور در توسعه مناسبات بین المللی به ویژه از راه دریا.