"از شمار دو چشم یک تن کم وز شمار خرد هزاران بیش حمید آقا حقیقی نخجوانی داماد آنمرحوم این قطعه را در تاریخ وفات او گفته: اینچنین است چرخ را بنیاد که ستاند بقهرآنچه که داد هر گلی را که در بهار آورد بخزانش همی دهد بر باد نخجوانی به بوستان ادب سرفرازی چو سرو بود آزاد رفت از دست مردم تبریز راد مردی شریف و پاک نژاد مرد صاحبدلی که مانندش مادر روزگار کمتر نژاد شاد بادا روان پاکش زانک دل غمدیده نمودی شاد کرد یک عمر خدمت فرهنگ که سنینش گذشت از هشتاد او بوقت کتابخانهء خویش گنج پر گوهری ز خود بنهاد رفت اگر پیکرش چو گنج بخاک نام نیکش نمیرود از یاد سال فوتش حقیقی از دل و جان گفت:(رحمت به نخجوانی باد) 1382 قمری بعد از وفات آنمرحوم بنا بوصیت وی کلیهء کتابهای خطی و چاپی او که در حدود 3700 جلد بود در 42 صندوق به تحویل کتابخانهء ملی تبریز داده شده و در آنجا تالار نخجوانی معین نموده به قفسهها چیدند."