خلاصة:
رویارویی با بزه رایانهای با بهکارگیری همه راهکارهای پیگیرانه و پیشگیرانه پیوستگی دارد. راهکارهای پیگیرانه به تدبیرهای کیفری ماهوی از بزهانگاری و مسئولشناسی گرفته تا کیفرگذاری و کیفرگزینی را در بر میگیرد و راهکارهای پیشگیرانه نیز تدبیرهای اجتماعی، فنی، موقعیتمحور و شخصمحور را پیش از رخ دادن بزه رایانهای بازگو میکند. تمامی این راهکارها باید از دو اصل بنیادین پیروی کنند: نخست، از ارزشها و هنجارهای جامعه پشتیبانی کرده و برای دولت امنیت پدید آورد. دوم، آزادیهای فردی و حقوق شهروندی را در تنگنا نگذارد. اگر رویارویی با بزه رایانهای تنها با محور قرار دادن جامعه و دولت باشد؛ در این حال تهدید، بزه رایانهای است که محور سیاستگذاریها و کنشها خواهد بود و رویارویی با آن، به امنیتی کردن جامعه میانجامد و اگر رویارویی با بزه رایانهای تنها با محور قرار دادن آزادیهای فردی باشد، در این حال تهدید، بزهکار رایانهای است که کوشش میشود تا حقوق وی پاس داشته شود و از سوی دیگر حقوق و آزادیهای شهروندان در فضای سایبر نیز همیشه در نگاه باشد. نگاه امنیتمحور به مبارزه با بزه رایانهای و رویکرد آزادیمدار به پیکار با آن، هیچ یک با قانون اساسی سازگاری ندارند. هر اقدام پیگیرانه و یا پیشگیرانه باید در راستای قانون اساسی کشور که برای هر برنامه یا کنش و واکنشی، تراز امنیت ملی و آزادیهای فردی را میشناساند، اصلاح شود. نوشتار کنونی نیز کوششی برای سازگار کردن پیکار با بزه رایانهای با قانون اساسی و دوری از رویکرد یکطرفه امنیتمحوری یا حقمداری در رویارویی با بزه رایانهای است.
ملخص الجهاز:
تهدیدهای سایبری از دید رفتار و پیآمدهای آن و بزهدیدگان به هر اندازه که گسترده باشند، این تاب را دارند که با هر سه پدیده بزه، تروریسم و جنگ همخوانی داشته باشند ولی به طور عادی میتوان میان این سه پدیده در فضای سایبر مرز کشید و از دید قانون اساسی بررسی کرد که در دنباله به آنها پرداخته میشود: 1ـ1.
"/> برخی دیگر آن را «حمله غیر قانونی و یا تهدید به حمله توسط تروریستها ضد رایانهها، شبکهها و برنامههای ذخیرهشده در آنها، برای تهدید و یا اجبار دولت یا مردم جهت پیشبرد اهداف سیاسی و اجتماعی مرتکب»<FootNote No="164" Text=" Brenner, Susan, &amp;quot;Cybercrime, Cyberterrorism and Cyberwarfare&amp;quot;, International review of penal law: cybercrime, AIDP, vol.
به طور کلی تهدیدهای سایبری در ایران برآمده از پیوند عکس حساسیت دولتی نسبت به تهدید سایبری و بیتفاوتی بیشتر شهروندان به واقعیبودن این تهدیدها، ناسازگاری تهدیدهای سایبری با تهدیدهای خشن سپهر بیرونی، جبرانپذیر بودن پیآمدهای تهدید سایبری با راهکارهای بیرونی و از همه برجستهتر رویکرد شهروند ایرانی به فضای سایبر در مقام بستری برای اعمال حقوق و آزادیهای فردی چه توجیهپذیر باشد و چه نباشد، همگی نشان میدهد که سیاست کیفری در رویارویی با تهدید سایبری در ایران اگر قرار است با قانون اساسی سازگار باشد، نیاز به دگرگونیهای بنیادین دارد.