خلاصة:
هدف این پژوهش تبیین تأثیر دو بعد آموزشی و پژوهشی مراکز رشد بر توسعه پایدار دانشگاهها به منظور ارایه مدل میباشد. این تحقیق با هدف کاربردی و رویکرد آمیخته (روش کمی و کیفی) و طرح اکتشافی انجام شد. جهت شناسایی شاخصهای مراکز رشد و توسعه پایدار از روش کیفی استفاده گردید که جامعه آماری کیفی 14 نفر از خبرگان در حوزه مراکز رشد در دانشگاهای آزاد اسلامی مازندران بودند که با نمونهگیری هدفمند برای مصاحبه انتخاب شدند و جامعه آماری در بخش کمی شامل 750 نفر از روسای واحدها، معاونین، روسای دانشکدهها، مدیران گروهها، مدیران معاونتها و مسئولین امورات دانشکدهها (مسئول امور اداری، آموزشی، دانشجویی و پژوهشی) بودند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونهگیری تصادفی طبقهای 254 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبههای نیمهساختار یافته بود که برای حصول اطمینان از روایی بخش کیفی و به منظور اطمینان خاطر از دقیق بودن یافتهها از دیدگاه پژوهشگر، از نظرات ارزشمند اساتید و خبرگان آشنا با این حوزه و متخصصان دانشگاهی استفاده شد. در بخش کمی نیز به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته که بعد از تأیید روایی، پایایی آن 82/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای بخش کیفی از تحلیل محتوا استفاده شد، جهت تجزیه و تحلیل دادهها در بخش آمار توصیفی از جداول فراوانی و درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار استفاده شد، در بخش آمار استنباطی، از آزمونهایt تکنمونهای و مستقل، تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد با استفاده از نرمافزار spss و لیزرل تحلیل شد. دادههای کیفی جمعآوری شده با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تحلیل قرار گرفتند. پرسشنامه محققساخته با آلفای کرونباخ 82/0 بین اعضای نمونه توزیع شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که ابعاد آموزشی و پژوهشی مراکز رشد بر توسعه پایدار دانشگاهها اثرگذار بود و میزان ضریب عاملی استاندارد بعد آموزشی 64% و پژوهشی 61% برآورد شده است. بنابراین بعد آموزشی بیشترین تأثیر و بعد پژوهشی مراکز رشد کمترین تأثیر را بر توسعه پایدار در دانشگاههای آزاد اسلامی مازندران به خود اختصاص دادند