خلاصة:
در دوران حیات رسول خدا ص تبیین و تفسیر معارف شریعت و سامان دادن به امور سیاسی
اجتماعی، شأن پیامبر بود که خداوند تمام این امور را به لحاظ علم گسترده و خطاناپذیر پیامبر
وظیفة انحصاری او قرار داده بود، اما پس از رحلت ایشان همواره این پرسش فراروی افراد
پژوهشگر قرار میگیرد که جانشین پیامبر ص دارای چه شئون حقیقی و حقوقی است؟ هدف این
نوشتار کشف و تبیین ریشه اصلی اختلاف علمای عامه و دانشمندان امامیه درفهم مقام امام،
دفع شبهات و تناقضات احتمالی برخی آموزههای دینی با شئون امام و ترسیم نقشه علمی و
عملی برای رسیدن به نقاط مشترک فرق اسلامی و تنها راه رسیدن انسانها به حقیقت امامت
بوده که با روش تحلیلی- توصیفی این مطالب را به اثبات میرساند: شأن به لحاظ منشأ ظهور
خود به شأن حقیقی و حقوقی تقسیم میشود؛ امام همانند پیامبر ص دارای شئون حقیقی و
حقوقی است که از آیات و روایات استفاده میشود؛ بین شئون حقیقی و حقوقی امام همچون
شئون پیامبر رابطه معنادار وجود داشته تکوین و تشریع در آن کاملاً هماهنگ است به گونهای
که نادیده گرفتن ارتباطی بین شئون حقیقی و حقوقی امام مستلزم نفی تمامی شئون حقوقی
امام و انکار اصل امامت خواهد بود، اگرچه بین شئون حقیقی و حقوقی امام رابطه تولیدی از نوع
علت تامه با معلول آن وجود ندارد.
ملخص الجهاز:
تبيين رابطه شأن حقيقي و حقوقي امام سيد عبدالمطلب موسوي(نويسنده مسئول ) عزيزالله فياض صابري سيد مرتضي حسيني شاهرودي چکيده در دوران حيات رسول خدا تبيين و تفسير معارف شريعت و سامان دادن به امور سياسيـاجتماعي، شأن پيامبر بود که خداوند تمام اين امور را به لحاظ علم گسترده و خطاناپذير پيامبر وظيفۀ انحصاري او قرار داده بود، اما پس از رحلت ايشان همواره اين پرسش فراروي افراد پژوهشگر قرار ميگيرد که جانشين پيامبر داراي چه شئون حقيقي و حقوقي است ؟ هدف اين نوشتار کشف و تبيين ريشه اصلي اختلاف علماي عامه و دانشمندان اماميه درفهم مقام امام ، دفع شبهات و تناقضات احتمالي برخي آموزه هاي ديني با شئون امام و ترسيم نقشه علمي و عملي براي رسيدن به نقاط مشترک فرق اسلامي و تنها راه رسيدن انسان ها به حقيقت امامت بوده که با روش تحليلي- توصيفي اين مطالب را به اثبات ميرساند: شأن به لحاظ منشأ ظهور خود به شأن حقيقي و حقوقي تقسيم ميشود؛ امام همانند پيامبر داراي شئون حقيقي و حقوقي است که از آيات و روايات استفاده ميشود؛ بين شئون حقيقي و حقوقي امام همچون شئون پيامبر رابطه معنادار وجود داشته تکوين و تشريع در آن کاملا هماهنگ است به گونه اي که ناديده گرفتن ارتباطي بين شئون حقيقي و حقوقي امام مستلزم نفي تمامي شئون حقوقي امام و انکار اصل امامت خواهد بود، اگرچه بين شئون حقيقي و حقوقي امام رابطه توليدي از نوع علت تامه با معلول آن وجود ندارد.