خلاصة:
در جنگ ایران و عراق یکی از گروه هایی که نسبت به جنگ موضع گرفتند مراجع و روحانیت حوزه علمیه قم و نجف بودند. بی تردید رهبری دینی مسلمانان شیعه در هر دوکشور و موضع گیری آنها نقش مهمی در نوع واکنش مقلدانشان و موفقیت یا شکست هر یک از طرفین جنگ را می توانست برخوردار باشد. پژوهش حاضر در صدد است مواضع روحانیان حوزه علمیه قم و نجف در جنگ ایران و عراق را به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار دهد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد، برخلاف حمایت همه جانبه روحانیان حوزه قم از رزمندگان ایران و ترغیب آنها برای دفاع از کشور، روحانیان حوزه نجف، مخالف تجاوز حکومتشان به کشور مسلمان همسایه بودند. البته از لحاظ شیوه مخالفت با یکدیگر تفاوت داشتند. عده ای به مخالفت آشکار با رژیم بعث و اقدامات جنگی او پرداختند؛ اما گروهی علی رغم میل باطنی، در ظاهر ساکت و بی طرف باقی ماندند.
In the Iran-Iraq War, one group of those of formal position on the war was the clergies and religious scholars in Qom and Najaf. Undoubtedly, the religious leadership of Shi'a Muslims in both countries and their position could have played an important role in the reaction of their followers and the success or failure of each side of the war. The present study seeks to compare the positions of clergymen in the Qom and Najaf center of religious sciences in the Iran-Iraq war. The findings of this study show that, contrary to the full support of clergies in Qom for the Iranian warriors and their persuasion to defend the country, those in Najaf opposed their regime's invasion of neighboring Muslim countries. Of course, they differed in terms of the way of opposition. Some opposed the Ba'ath regime and its military actions, but some remained silent, despite their desire.
ملخص الجهاز:
در جریان انقلاب اسلامی نیز رژیم پهلوی علیرغم حمایت از طرف ابرقدرتهای جهان نتوانست در مقابل انقلابیونی که اکثریت آنها در اطاعت از روحانیان و مراجع تقلید به صحنه مبارزه آمده بودند، ایستادگی کند و در رویکرد برخی تحلیلگران یکی از رموز پیروزی و موفقیت امام خمینی& در انقلاب اسلامی، مرجعیت ایشان و تقلید بسیاری از مردم ایران از ایشان بوده است.
(توال، 1379: 92 ـ 93؛ حائری، 1382: 75؛ برنا بلداجی، 1383: 151) بهویژه اینکه آیتالله صدر «شرعا خود را ملزم میدانست که از امام خمینی& اطاعت کند او را یاری دهد و با تمام قدرت از انقلاب اسلامی ایران حمایت کند» (اراکی، 1382: 19) لذا صدام به فشار بر مراجع و شیعیان افزود و تعدادی از آنها را از عراق اخراج کرد و حتی شش ماه قبل از حمله به ایران، آیتالله صدر، رهبر مخالفان رژیم و خواهرش بنتالهدی صدر را به شهادت رساند و عرصه را بر دیگر علما و روحانیان حوزه تنگتر کرد؛ (قلیزاده، 1372: 144؛ فولر و فرانکه، 1383: 176) بهطوریکه از سیزده هزار روحانی و طلبه حوزه نجف پیش از اقدام ایذایی بعثیها، تنها هزار نفر یا حتی کمتر از آن باقی ماندند که آنها هم کاری با حکومت نداشتند و سکوت اختیار کرده بودند.
البته در این میان عدهای از روحانیان به رهبری آیتالله خویی بهدلیل اعتقاد به عدم دخالت در مسائل سیاسی و برای حفظ حوزه از نابودی کامل یا بهدلیل فشار بیش از اندازه حکومت و شرایط زمانه، سکوت اختیار کردند و در موضوع جنگ حکمی در حمایت از رژیم بعث یا مخالفت صریح با آن بیان نکردند.