خلاصة:
در پی تشکیک و معارضۀ فخر رازی با موضوع اشارۀ رمزی ابنسینا به قصۀ رمزی-تمثیلی سلامان و ابسال در تنبیه اول از نمط نهم انتشارات و تنبیهات، خواجه نصیر در رد ادعای او به تأویل قول ابنسینا به روایتی از سلامان و ابسال پرداخت که آن را موافق قول ابنسینا یافته بود. جوزجانی نیز قصۀ سلامان و ابسال را در ردیف آثار ابنسینا آورده و ابنسینا هم در رسالۀ قضا و قدر به نام «ابسال» اشاره کرده است. با توجه به این شواهد میتوان بهطور تلویحی، روایت دو برادر سلامان و ابسال را از قصههای رمزی-تمثیلی ابنسینا تلقی کرد. پس از این اقدام خواجه نصیر، شارحان متأخر اشارات و تنبیهات و دیگر آثار ابنسینا، بی هیچ تحقیق، و صرفاً به اعتبار ادعای خواجه نصیر، روایت سلامان و ابسال خواجهنصیری را سومین قصۀ رمزی-تمثیلی ابنسینا تلقی کردند؛ درحالیکه برای این کار، جز ادعای نامستند خواجه نصیر هیچ سندی نداشتند. این پژوهش این تلقی را رد و اعلام میکند که ابنسینا هیچ قصهای با عنوان «سلامان و ابسال» تصنیف نکرده و مشارالیه او در تنبیه اول از نمط نهم اشارات و تنبیهات نیز، نه روایت خواجه نصیر از قصۀ سلامان و ابسال که اسطورۀ سلامان و ابسال یونانیالاصل ترجمهشده توسط حنین بن اسحاق بوده است.
ملخص الجهاز:
بازنگری رمز تنبیه اول نمط نهم اشارات و تنبیهات 1 در رد انتساب سلامان و ابسال به ابن سینا 2 سید ارسلان ساداتی 3 پروانه عادل زاده تاریخ دریافت : ٩٦/١١/٠٤ تاریخ تصویب : ٩٧/٠٥/١٤ چکیده در پی تشکیک و معارضۀ فخر رازی با موضـوع اشـارة رمـزی ابـن سـینا بـه قصـۀ رمـزی -تمثیلـی سـلامان و ابسـال در تنبیـه اول از نمـط نهـم اشـارات و تنبیهـات ، خواجه نصیر در رد ادعای او به تأویل قول ابن سینا به روایتـی از سـلامان و ابسـال پرداخت که آن را موافق قول ابن سینا یافته بود؛ و با عنوان این نکته که جوزجانی نیز قصۀ سلامان و ابسال را در ردیف آثار ابن سینا آورده و ابن سینا هـم در رسـالۀ قضا و قدر به نام «ابسال » اشاره کـرده اسـت ، تلویحـا روایـت دو بـرادر سـلامان و ابسال را از قصه های رمزی -تمثیلی ابن سینا تلقی کرد.
نباید فراموش کرد که شیخ الرئیس پیش و بیش از آنکه عارف باشد فیلسـوف بـود و عرفـان او نیز عرفان فلسفی مبتنی بر مبانی تبیین شده در قصـیدة عینیـه و حـی بـن یقظـان و رسال لة الط یر اسـت ؛ بنابراین ، باید توجه داشت که رمزگشایی از محتوای معنوی تنبیه اول از نمط نهم اشارات و تنبیهات با تحلیل و تأویل روایت هرمسی سلامان و ابسال یونانی الاصل یا هر روایت دیگـر از ایـن قصـه در چارچوب رویکرد سینوی به عرفان فلسفی ، بی توجه بـه محتـوای معنـوی قصـیدة عینیـه و حـی بـن یقظان و رسل لة الط یر، نه ممکن است و نه معقول و نه نتیجه ای دربرخواهـد داشـت .