خلاصة:
گسترش نهادهای مدرن و نقش فعال آنها در زندگی بشر، موجب نفوذ پیامدهای مدرنیته در ابعاد گوناگون زندگی انسان عصر مدرن شده است. یکی از نهادهای مدرن، دانشگاه و یکی از جنبههای فردی که دستخوش تحول شده است، نگرش دینی است. هدف مقالۀ حاضر، فهم چگونگی تأثیرپذیری هویت دینی جوانان از محیط دانشگاه است. در تحقیق حاضر از نظریۀ پیتر برگر و روش روانشناسی گفتمانی که با روش مراجع محوری تکمیل شده است، استفاده شده و با 13دانشجو و 5 غیر دانشجو مصاحبه عمیق صورت گرفته است. پس از تحلیل متن مصاحبهها و کدبندی سه مرحلهای توصیفی، تفسیری و تبیینی، نتیجه حاکی از آن است که با وجود تأثیر دانشگاه در گستردگی زیستجهان دانشجویان و تقویت روحیه پرسشگری در آنها، چگونگی بهرهبردن از این امکان و برداشت از اطلاعات، به زمینههای پیش از ورود به دانشگاه و تمایلات درونی دانشجویان بستگی دارد.
The expansion of Modern institutions and their active role in the human life has caused penetration of modernism consequences into diverse aspects of modern human life. One of the modern institutions is university and one of the personal dimensions, which has been subject to change, is pious attitude. The aim of this paper is understanding how religious identity of youths is affected by university climate. In this research, the theory of Peter Berger and the method of discursive psychology, complemented by the client-centered method, have been used and deep interviews were made with 13 students and five non-students. After analyzing the transcription of interviews and three levels descriptive, interpretive and explanative coding of data, the results show that despite influence of the university on expansion of student's world lives and strengthening of their questioning spirit, the quality of making use of this potential and reading of data depends on pre-university backgrounds and internal desires of the students.
ملخص الجهاز:
در تحقیق حاضر، مؤلفۀ «اندیشندگی» بهعنوان معیار سنجش هویت مدرن انتخابشده است؛ چراکه به نظر محقق، این مؤلفه علاوه بر دربرداشتن سایر خصیصهها، پیوند نزدیکی با دینداری دارد؛ زیرا یکی از ارکان مهم دینداری، ایمان است که در بسیاری موارد باید در مقابل تعقل و تفکر قرار گرفته و آنها را مغلوب کند.
افرادی که به باورهای مذهبی یقین داشتند در گفتار و رفتارشان هیچ شک و شبههای نبوده است؛ مثلا فهیمه، دانشجوی کارشناسی علوم اجتماعی با تأکید اینگونه میگوید: «من کلا با این نظریههای غربی کاملا مخالفم بااینکه خودم میخونمشون ولی کاملا مخالفم؛ چون چیزی که تو قرآن نوشته، اینه که خداوند اول این دنیا رو خلق میکنه بعد انسان را خلق میکنه و داستان آدم و حوا را که همه میدونیم».
به خیلی از چیزا اعتقاد ندارند» یا ریحانه، در حالیکه دوستان صمیمی معتقدی دارد اما در دانشگاه با افراد غیرمذهبی نیز آشنا شده است: «من با دوستایی آشنا شده بودم که کلا نگاه ضد دینی داشتند و این خیلی مؤثر شد.
در میان افراد با اطلاعات محدود کسانی هستند که ادعا میکنند نتوانستهاند در کتابها پاسخ مناسب بیابند و قانع نشدهاند اما بر اساس مطالعه و مشاهده مشخص میگردد که این افراد در اوقات فراغت و برنامه روزانه خود جایگاهی برای مطالعه و جستوجو قرار ندادهاند و به نظر میرسد با اطلاعات محدودی که البته اکثرا آن را از محیط دانشگاه کسب کردهاند از هر عقیده اطلاع اندکی دارند که در موارد بسیار نیز با عقاید پیشین آنها و یا میل درونیشان در تضاد است و موجب گشته تا آنها به یقین نرسیده و عقایدشان همراه با شک و تناقض باشد.