خلاصة:
هدف اصلی این مقاله بررسی ارتباط بلندمدت بین پسانداز و سرمایهگذاری با رشد اقتصادی ایران با تأکید بر شکستهای ساختاری طی دوره 1395-1338 است. برای رسیدن به این هدف، از آزمونهای ریشه واحد زیوت- اندریوز برای تعیین تغییرات ساختاری به شکل درونزا و مقایسه آزمون همجمعی سنتی انگل- گرنجر در غیاب شکستهای ساختاری با آزمونهای همجمعی گریگوری هانسن و سایکنن لوتکیپول برونزا در حضور شکستهای ساختاری استفاده شده است. این مقاله به سه دلیل با سایر مطالعات موجود در اقتصاد ایران دارای تفاوت است: توجه به رابطه (بلندمدت) بین پسانداز و سرمایه-گذاری با رشد اقتصادی در قالب یک الگوی چند متغیره و توجه به لحاظ شکستهای ساختاری در آزمونهای ریشه واحد و همجمعی و تخمین درونزای نقطه شکستگی. نتایج آزمونهای همجمعی در غیاب شکست ساختاری نشاندهنده نبود رابطه تعادلی بلندمدت بین متغیرهای الگو است در حالی که نتایج آزمونهای همجمعی در حضور شکستهای ساختاری حاکی از وجود رابطه تعادلی بلندمدت (و مثبت) بین متغیرهای الگو میباشد.