ملخص الجهاز:
"اینجانب پس از مطالعه و استقصاء در متنهای گوناگون فارسی،از کهنه و نو، سرانجام برای اصلاح خط و یکنواخت کردن قواعد آن و به دست آوردن ضوابطی صحیح و معقول شش اصل به نظرم رسیده که یکایک با شرح مختصری در اینجا بیان میکنم: 1-تطابق ملفوظ و مکتوب-با استفاده از این اصل املای کلماتی نظیر مبتلا،اعلا، مربا و هوا را،که به صورت الف نوشته میشوند،میپذیریم و با تعمیم آن کلمههای مقصور عربی از قبیل تقوا،مدعا،قوا،مجرا،و عقبا را نیز با الف مینویسیم.
در کتابت نیز مثلا اگر اجزای کلمهء«دلتنگ»جدا نوشته شود با دلتنگ(صفت و موصوف) اشتباه میشود و جدا نوشتن پسوندها غالبا همین اشکال را پیش میآورند:از این کتاب چه میخوانی؟باغ چه خوب است!همچنین اگر بنا باشد ترکیبهای اسمی نظیر نگاهداشت و دستگیر را چسبیده و در صورت فعلی جدا بنویسیم،از التباس بدور خواهیم بود.
این نکته را نیز ناگفته نگذاریم که قدما اساسا نیازی به رعایت چنین اموری نداشتند،زیرا از زبان و خط فقط در دانشهای محدودی بهره میجستند و غالبا از معنی و قارین لفظی و معنوی به تلفظ کلمات پی میبردند و معماهایی را که براساس کلمات مشابه و متجانس و مصحف به وجود آمده بر همین مبنا بوده،و پیداست که این امر به حدت ذهن و سرعت انتقال یاری میکرده است،اما امروز با توجه به گسترش دامنهء علوم و نیاز بسرعت در اخذ مفاهیم باید طوری نوشت که الفاظ راهنمای معنی باشند و خواننده پایبند لفظ و به دنبال پیدا کردن قراین لفظی یا معنوی برای تلفظ کلمهای نباشد."