خلاصة:
در میان بزهدیدگان، کودکان و نوجوانان بزهدیده نیاز به حمایت بیشتری دارند، زیرا کودکان بهعنوان آیندهسازان جامعه بشری از آسیب پذیرترین اعضای این جامعه محسوب میشوند. در میان این افراد به عنوان بزهدیده، بزهدیده جنسی با خطرهای بیشتری چون بزهدیدگی مکرر، بزهکاری در آینده، روی آوردن به روسپی گری، طرد از جامعه و محیط دوستان و انواع بیماریهای مقاربتی روبه رو هستند.
سوالی اصلی تحقیق پیشرو آن است که آیا قوانین و رویه قضایی ما نگاه افتراقی به کودکان بزهدیده جنسی دارند یا خیر؟ و روش تحقیق نیز حالت تحلیلی- توصیفی خواهد داشت.
هدف نوشتار حاضر آن است تا در این راه با بیان؛ رهنمودهای اسناد بین المللی، دفتر دادگاه بین المللی کیفری و همچنین دادگاه بین المللی رواندا به نقد، بررسی و اشاره به خلاهای جدی موجود در قوانین و رویه قضایی ایران پرداخته و بر لزوم اتخاذ سیاستهای خاص جرمانگاری و به تبع آن کیفرانگاری حمایتی و تاکید اساسی بر سازوکار جبران خسارتهای مادی،معنوی و روانی وارد بر کودکان اشاره نماید.
بنابراین؛ با توجه به یافتههای بالا، باید گفته شود که کودکان بزهدیده اینگونه جرایم،نیازمند حمایت بیشتری بوده و این حمایتها به صورت حمایتهای اولیه،ثانویه و بالینی میتواند در قالب سیاستهای جنایی افتراقی تقنینی - قضایی تجلی کند.
کلیدواژهها