خلاصة:
ناصر خسرو قبادیانی یکی ازشاعران مکتبی ایران است که روش تثبیت آرا و دیدگاههای او در همة آثارش مبتنی بر تاویل آیات قرآنی، مشرب آن هم با مطابق فکری و عقیدتی خاصّ وی و فرقه مذهبی اسماعیلیّه است. ناصر خسرو چنانکه رسم متکلّمان و اندیشمندان زمانهاش بود، تلاش میکرد تا زیربنای افکار و عقاید خود را در قرآن بجوید و در این راه، اگر متکلّمان سایر فرق اسلامی با تمسّک به ظاهر برخی آیات متشابه، عقاید خود را مستدل و قرآنی نشان میدادند، او به تبع اندیشههای تاویل گرایانة فرقة اسماعیلیّه، همان کار را بیمحاباتر، هم در آیات متشابه و هم در آیات محکم، دنبال میکرد. یکی از ویژگیهای منحصر به فرد ناصر خسرو در این قرآن مداری، توسّعی است که او به قابلیّت بهرهگیری از آیات قرآنی در موضوعات و زمینههای مختلف فکری بخشیده است؛ از جمله در کتاب زادالمسافرین که مشتمل بر افکار و اعتقادات خاصّ دینی - فلسفی اوست، گذشته از مسایل شرعی، مباحث مختلف فلسفی از قبیل اقسام جسم، انواع حرکت طبایع، نفس، هیولی، حدوث عالم و غیره با توسّل به آیات قرآنی مورد بحث قرار میگیرد. به دنبال چنین رویکرد و استشهادات خاصّی است که ناصر خسرو درتشریح دیدگاههای فلسفة عقلانی خود، برداشتهای بدیع و بیسابقهای از آیات قرآنی ارایه میدهد که در نوع خود بینظیر هستند. براین اساس مقاله حاضر قصد دارد با رویکردی تطبیقی، ضمن تحلیل آرای فلسفی است. ناصرخسرو درآیات مورد نظر، بداعت فکر فلسفی وکیفیّت بهرهگیری او را ازآیات قرآن نشان دهد.
ملخص الجهاز:
«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» (قرائتي، 1383 ، ج 4 : 572 ) با توجّه به توضيحات مذكور و صرف نظر از اختلاف اندكي كه بين آنهاست، همة متون واژههاي احسان و عدل و تركيب ايتاي ذيالقربي را تقريباً در يك معني و مفهوم آوردهاند، امّا ناصر خسرو در بيان تأويل اين آيه مينويسد: «موافقت نفس كلّي مر نفس جزوي را بدان حاصل شود كه عادل باشد...
» (مكارم شيرازي و همكاران، 1377، ج 16 : 480) امّا ناصر خسرو عليرغم معاني و مفاهيم مشترك و يكساني كه تقريباّ در همة متون تفسيري در ذيل تفسير آية مذكور بيان شده است، با ديدگاه و رويكرد فلسفي خاصّ خود دگرگونيهاي مختلف زندگي را مبتني بر هدفي عقلاني دانسته، آيه را به شرح زير تأويل ميكند: ناصر خسرو اين آيه را در جهت تعليم و تحذير افراد بشري مورد استفاده قرار ميدهد و ميگويد: خردمندان بايد «انديشه كنند تا ببينند به چشم بصيرت مر خويشتن را در سفري رونده كه مر آن رفتن را هيچ درنگي و استادني نيست از بهر آن كه تا مردم اندر اين عالم است از دو حركت افزايش و كاهش خالي نيست ...
" ترجمه: ( آنچه را از این کتاب به سوی تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار) (ناصر خسرو،1383 :405) مطابق كتاب تفسير روح الجنان و روح الجنان اين آيه «خطابست با رسول عليه السّلام كه گفت: بخوان اي محمّد آنچه بر تو وحي كردهاند از قصّة اصحاب كهف و جز آن "وَاتلُ " امر باشد از تلاوة و بعضي ديگر گفتند: متابعت كن آن را كه خداي بر تو وحي كرده است از قرآن و اوامر و نواهي و هر دو معني محتمّل است.