خلاصة:
هر نظام فضایی با برخورداری از قابلیت تغییرات درونی، میتواند پاسخگوی تعداد بیشتری از نیازهای کاربران آن در زمانهای گوناگون باشد و بدین ترتیب کارکرد مطلوبتری نسبت به نظامهای فضایی تکعملکردی داشته باشد. دستیابی به قابلیت تغییرات در نظامهای فضایی از زیرشاخههای مبحث انعطافپذیری فضا است. هدف اصلی انجام این پژوهش، سنجش انعطافپذیری نظام فضایی خانهها در سه الگوی سنتی، سنتی-معاصر و معاصر در شهر قزوین است که این کار با استفاده از ابزار چیدمان فضا صورت پذیرفت. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، از یکسو نمودهای گوناگون انعطافپذیری نظام فضایی خانه و از سوی دیگر ویژگیهای چیدمان فضا از میان کتابها و مقالات معتبر شناسایی شد. در ادامه، امکان وجود رابطهای میان نمودهای گوناگون انعطافپذیری و برخی مفاهیم معماری مرتبط با چیدمان فضا مشخص شد. این ارتباط که به وسیلة استدلال منطقی تحلیل شد، بیان میکند که انعطافپذیری نظام فضایی خانه، میتواند به وسیلة برخی ویژگیهای چیدمان فضا ارزیابی شود. در ادامه جهت پیادهکردن این نتیجه بر روی نمونههای موردی حقیقی، خانهها در سه الگوی سنتی، سنتی-معاصر و معاصر در شهر قزوین انتخاب شدند. سپس با استفاده از ابزار سنجش چیدمان فضا (نرم افزار دپثمپ)، دادههایی حاصل آمد که با استفاده از نمودارهای توجیهی منتج از آنها، انعطافپذیری نظام فضایی خانههای یادشده ارزیابی شد. نتایج تحقیق نشان دادند که تاثیر نظام فضایی در ایجاد انعطافپذیری خانههای سنتی، بسیار بیشتر از خانههای سنتی-معاصر و معاصر است. همچنین عموم خانههای معاصر با هر مساحتی، از انعطافپذیری یکسانی در نظام فضایی خود بهرهمند هستند، حال آنکه در خانههای دورة سنتی و سنتی-معاصر با تغییر مساحت، برخی انعطافپذیری بیشتر و برخی انعطافپذیری کمتری دارند. به علاوه در میان نمودهای انعطافپذیری خانه، در حالی که هر سه دورة زمانی، قابلیت تغییرپذیری دارند، اما تنوعپذیری و تطبیقپذیری آنها در برخی دورهها بیشتر و در برخی کمتر است.