خلاصة:
با توجه به بانک محور بودن بازار تأمین مالی در اقتصاد ایران، عملکرد سیستم بانکی در میزان تولید و قیمت تمام شده کالاها بسیار اثرگذار است و نوسان در دستیابی به اعتبارات بانکی و افزایش هزینه دسترسی به آن، زمینه مناسبی برای بروز نابسامانیهای اقتصادی فراهم میسازد. یکی از مشکلاتی که بهخصوص در سالهای اخیر گریبانگیر سیستم بانکی ایران بودهاست، اصطکاکهای مالی است که نمود آن در شاخصهایی نظیر نسبت مطالبات غیرجاری، نسبت داراییهای ثابت به کل داراییها و انباشت بدهیهای دولت به بانکها مشهود است. در این مقاله به کمک ساخت یک الگوی اقتصادسنجی کلان ساختاری در دوره زمانی ۱۳۹۴-۱۳۴۶، میزان اثرگذاری اصطکاکهای مالی بر قدرت اعتباردهی سیستم بانکی بررسی شدهاست. درعینحال مقایسه میزان اثرگذاری کاهش اصطکاکهای مالی با میزان اثرگذاری سیاست پولی انبساطی بر قدرت اعتباردهی سیستم بانکی و در نهایت مقایسه میزان اثرگذاری سیاست پولی انبساطی در صورت کاهش اصطکاکهای مالی با میزان اثرگذاری سیاست پولی انبساطی مورد بررسی قرار گرفتهاست. نتایج شبیهسازی پویای الگو نشان میدهد که قدرت اعتباردهی سیستم بانکی در اثر کاهش اصطکاکهای مالی سالانه به میزان یک انحراف معیار، بهطور متوسط به میزان 16 درصد افزایش مییابد. همچنین اثر کاهش اصطکاکهای مالی در مقایسه با اثر سیاست پولی انبساطی بر قدرت اعتباردهی سیستم بانکی بهطور متوسط به میزان 10 درصد بیشتر است. بهعلاوه، اثرگذاری سیاست پولی انبساطی بر قدرت اعتباردهی سیستم بانکی در صورت کاهش اصطکاکهای مالی به اندازه یک انحراف معیار، بهطور متوسط به میزان 17 درصد بیشتر از زمانی است که اصطکاکهای مالی کاهش نیابند.
Given the bank centered nature of the financing market in the Iranian economy, the performance of the banking system is very influential in the level of production and cost of goods, and the fluctuation in access to bank credits and increase in the cost of access to it provide a good basis for disruptions economic. One of the problems facing the banking system, especially in recent year, is financial friction, which is evident in indicators such as the ratio of non performing loans, the ratio of fixed assets to total assets and government debt accumulation. In this paper, by the aid build of a structural macroeconometric model in the period of 1967-2015, Has been investigated the effect of the financial frictions on the power of providing credit by the banking system. At the same time, the comparison of the effect of reducing financial frictions with the effect of the expansionary monetary policy on the power of providing credit by the banking system and finally, the comparison of the effectiveness of expansionary monetary policy on the reduction of financial friction with the effectiveness of expansionary monetary policy has been investigated. The dynamic simulation results of the model show that the power of providing credit by the banking system increases by an average of 16 percent, due to the reduction of financial frictions annually by one standard deviation. Also, the effect of reducing financial frictions, in comparison with the effect of expansionary monetary policy on the Power of Providing Credit by The Banking Systemis on average 10 percent higher. In addition, the effectiveness of the expansionary monetary policy on the power of providing credit by the banking System in the event of a reduction in financial frictions as much as one standard deviation is on average 17 percent higher than when fiscal frictions are not reduced.
ملخص الجهاز:
جدول ٦: درصد انحراف مقادير شبيه سازي شده متغيرهاي مهم درون زاي الگو از مقادير شبيه سازي شده مبنا در عکس العمل به افزايش يک انحراف معيار بدهي بانک ها به بانک مرکزي براي پنج سال متوالي تغيير در متغيرهاي مهم درون زاي الگو (به تصویر صفحه مراجعه شود) همچنين در اثر اعمال سياست پولي انبساطي در سناريوي حاضر نسبت به روند مبنا، نرخ استفاده از ظرفيت هاي توليدي به علت افزايش قدرت اعتباردهي سيستم بانکي و تأمين سرمايه در گردش به طور متوسط به ميزان ٠٫٤٤ درصد افزايش يافته است .
به طوريکه نرخ استفاده از ظرفيت هاي توليدي، سرمايه گذاري، اشتغال و در نهايت توليد ناخالص داخلي به ترتيب به طور متوسط به ميزان ١/١، ٣، ٠/٨ و ١ درصد در سناريو اول در مقايسه با سناريو دوم بيشتر افزايش يافته است ؛ بنابراين با توجه به نتايج فوق ميتوان به روشني بيان نمود که اثر کاهش اصطکاکهاي مالي بر قدرت اعتباردهي سيستم بانکي و از طريق اين کانال اعتباري بر متغيرهاي کلان اقتصادي از افزايش ميزان بيشتري در مقايسه با اثر سياست پولي بر قدرت اعتباردهي سيستم بانکي برخوردار است .