خلاصة:
قرآن به عنوان کتاب آسمانی مشتمل بر واژگان فراوان است که هر یک متضمن معنایی در جهت تفهیم مرادی خاص نسبت به مخاطب خود می باشند.هدف پژوهش حاضر مقایسه و تطبیق دو تفسیر المیزان و تفسیرکبیر در رویکرد به واژگان؛«تبیان»و«تفصیل» درآیاتی نظیر؛89 نحل و 138 آل عمران در مورد واژه تبیان و آیات111 یوسف،154 انعام و145 اعراف درباره واژه تفصیل است که از نتایج آن می توان به؛اختلاف نظر دربرداشت دلالت لفظى برخی آیات، یا اختلاف نظر درمحدوده معنایی برخی واژگان آنها و در مواردی اشتراک برداشت و همپوشی نظریات در تبیین معانی آیات، و در مواردی دیگر نیز شاهد سکوت و تبین از سوی هریک در تبیین معنای واژگان یک آیه هستیم.ضمن آنکه کاربرد متفاوت این دو واژه در قبال مسلمانان و مؤمنان، چه بسا بیانگر برخورداری مؤمنان از درجه بالای معرفتی و شناختی نسبت به افراد مسلمان باشد. رسالت این تحقیق تبیین موارد پیش گفته با اتکا به منابع دست اول و توجه به منابع جدید با روش تحلیلی است.
ملخص الجهاز:
برای نمونه، خداوند میفرماید: وَ یوْمَ نَبْعَثُ فی کُلِّ أُمَّةٍ شَهیداً عَلَیهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِکَ شَهیداً عَلی هؤُلاءِ وَ نَزَّلْنا عَلَیکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیءٍ وَ هُدی وَ رَحْمَةً وَ بُشْری لِلْمُسْلِمینَ (نحل: 89)، که در این آیه، کتاب یا همان قرآن را بهعنوان تبیان هر شیئی به ما معرفی میکند، و این در حالی است که در سوره یوسف آیة 111، بهجای واژه تبیان در کنار عبارت «کل شئ» واژة تفصیل را بهکار برده است.
سؤالی که باید به آن توجه داشت این است که، چرا در برخی از آیات، از کتاب یا قرآن بهعنوان تبیان هر شیء تعبیر کرده است، درحالیکه در برخی آیات دیگر از آن بهعنوان تفصیل هر شیء یاد کرده است؟ درواقع، دلیل این دو تعبیر متفاوت در آیات قرآن چیست؟ آیا هر واژه، معنایی ویژه و مختص بهخود را دارد یا اینکه معنایی مترادف دارند؟ آیا مراد، دو معنای جداگانه از این دو واژه است و یا آنکه مقصود، بیان یک امر کلی در ضمن واژههای متفاوت است؟ برای روشن شدن این مطلب، ضمن اشاره به تفاسیر مذکور، به نوع و چگونگی کاربرد آن در آیات قرآن و مقایسة دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی میپردازیم.
2. مراد، قرآن است؛ مانند آنچه که فرموده: ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیءٍ (انعام: 38)؛ که این احتمال سزاوارتر است و مراد از آن، چیزی است که متضمن بیان حلال و حرام، و آنچه که به نوعی با دین در ارتباط است، مورد نظر است و آن کتاب هدایتی در دنیا و سببی برای حصول رحمت در قیامت برای مؤمنان است (فخرالدین رازی، 1420ق، ج18، ص523).