خلاصة:
مقدمه و هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف تحلیل ارتباط ابعاد فرهنگ سازمانی با مولفههای مدیریت کیفیت فراگیر در میان کارکنان دانشگاه ارومیه انجام شده است.
روش پژوهش: با استفاده از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی، 200 نفر از کارکنان با توجه به دانشکده محل خدمت به صورت طبقهای متناسب با حجم هر یک از دانشکدهها به طور تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه استاندارد مدیریت کیفیت فراگیر بر پایه مالکوم بالدریج و پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی بر پایه مدل دنیسن و اسپرتیزر استفاده شد. برای سنجش میزان پایایی از ضریب آلفای کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی روی یک نمونه 30 نفری، پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر 813/0= α و پرسشنامه فرهنگ سازمانی 828/0 α= بدست آمد.
یافتهها: دادههای تحقیق پس از جمع آوری بر اساس فرضیههای پژوهش و با استفاده از تحلیل مانوا تحلیل شدند. نتایج به دست آمده گویای آن است که: بین مولفههای فرهنگ سازمانی(فرهنگ توسعه ای، گروهی، عقلایی و سلسله مراتبی) با مولفههای مدیریت کیفیت فراگیر(رهبری، برنامهریزی استراتژیک، تمرکز بر مشتری، اطلاعات و تحلیل، مدیریت منابع انسانی و مدیریت فرایند) رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.
گیری: نتایج پژوهش حاضر مبین آن است که نوع فرهنگ سازمانی در به کارگیری و اجرای مدیریت کیفیت فراگیر اثر گذار است، لذا در جهت اجرای مدیریت کیفیت فراگیر در دانشگاهها باید فرهنگ سازمانی آن بررسی گردد و در صورت لزوم به تغییر ساختار فرهنگی آن مبادرت شود.