خلاصة:
کثرتگرایی روشی در ادبیات اندیشمندان مسلمان که متفاوت اراده شده، موجب ابهاماتی گردیده است. در مطالعات اجتماعی با رویکردهای اسلامی، به ندرت میتوان ترکیب روشها را در معنای شایع اخیر دانش اجتماعی (ترکیب روشهای کمی و کیفی) مشاهدهکرد و غالب ایدهها در این باب، ناظر به حیثیت مطلوبیت کثرتگرایی است تا بحث از امکان. بسیاری از آنان تکثر روشی را امری مطلوب و گاهی ضروری تلقیکرده، تعارضات معرفتی عمدهای با مبانی اساسی معرفتشناسی و دیگر مبانی اسلامی در این باره نمیبینند. این مقاله با روش اکتشافی، تعارضات محتمل پاسخنیافته بسیاری را در این باره آشکار میسازد؛ گرچه الزاما بر نفی امکان کثرتگرایی و مطلوبیت آن نیز دلالت و تاکید ندارد. این مطالعه پیشنیازی برای پژوهش پردامنه کثرتگرایی روششناختی علم اجتماعی اسلامی است و زوایه اصلیاش کثرتگرایی روشی در سطوح متدولوژیک است. مساله اصلی این تحقیق ابعاد چیستی کثرتگرایی روشی به منظور دستیابی به تلقیهای حتیالامکان همسو در این باره است؛ یعنی آنچه برای بررسی دو فاز کلان مساله امکان و مبانی ضروری است.
ملخص الجهاز:
چهـار لايه - با حفظ ترتيب - زواياي مهم پژوهش درباره کثرتگرايي است : مباحث ناظر به چيستي کثرتگرايي و مفاهيم ارادهشده مباحث امکانسنجي معرفتي کثرتگرايي روشي اکتشاف مباني دال يا همجور با کثرتگرايي روشي 201 استخراج الگوهاي محتمل روشهاي کثرتگراي دانش اجتماعي اسلامي در نظر پژوهشگران مسلمان- فارغ از بررسي علل - به دليـل عـدم تعـارضهـاي معرفتي بنيادين ، مانع اساسي کثرتگرايـي روشـي مرتفع شـده و بسـترهاي معرفتـي پيش نيازي يک روش يا حتي انجام يک پژوهش فراهم اسـت و تنهـا نيـاز بـه اقـدام تجربه هاي متفاوت پژوهشي است .
به نظر تعارضهـاي محتمـل ، تنها به منطقه روش (آزمودن يا کاربست تکنيک هاي تلفيقي آنهـم بـا اتخـاذ مبـاني پارادايمي مفروض دانش اجتماعي اسلامي) ختم نميشود؛ بلکه اين چالش حتماً بـه منطقه روششناسي (متدولوژي) نيز سرايت خواهد کرد؛ به ويژه با اين مفـروض کـه منطقه حيثيات معرفت شناختي بزنگاهي اصلي در سپهر دانش در جغرافيـاي انديشـه شيعي است ؛ از جمله به دليل غلبه رهيافت هاي فلسفي/ حکمـي و نـوعي مبنـاگرايي عام در دانش هاي اسلامي به گونه ايکه حتي در دانش هاي نقلي فقه و اصول هـم نيـز قابل رديابي است .
٢. پژوهشگران مسلمان حوزه علوم اجتماعي با تصوري نسبتاً بديهيانگار- به انگيـزه بهرهگيري از مزيت روشهاي متکثر و افزايش اعتبار معرفتـي- تمايلـاتي کثـرتگـرا بـه روش دارند و دلالت هاي ذخيرههاي دانشـي علـوم اسـلامي- عمـدتاً فلسـفه و معرفـت - شناسي- را دراين باره کفايت گر ارزيابي ميکنند- فارغ از اينکه عدم تأسـيس يـا تـدوين مختصات روششناختي اين علم موجب چالش هايي معرفتي ميشود.