خلاصة:
مطالعه حاضر در پی ارائه مدلی جهت تبیین توسعه حرفهای دانشجویان دکتری رشته علوم تربیتی است. به جهت عدم کفایت مدلهای ارائه شده در ادبیات موجود برای تبیین توسعه حرفهای دانشجویان رشته علوم تربیتی در ایران و به دست آوردن دادههایی متناسب با زمینه موردمطالعه، از روش کیفی نظریه مبتنی بر زمینه استفاده شد. دادههای مطالعه از طریق مصاحبه با 18 نفر از دانشجویان دکتری رشته علوم تربیتی گردآوری شد. با طبقهبندی مفاهیم، مقولههای فرعی و محوری و یافتن مقوله هستهای با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مقولههای شکل دهنده توسعه حرفهای دانشجویان و روابط بین آن ها در قالب مدل پارادایمی ظهور یافت که شامل شرایط علی (3 مقوله)، مقوله هستهای (درگیرشدن دانشجویان در فعالیتهای حرفهای)، راهبرد (3 مقوله)، زمینه (5 مقوله)، شرایط مداخلهگر (5 مقوله) و پیامدها (4 مقوله) میشود.
ملخص الجهاز:
برای تبیین توسعه حرفه ای دانشجویان دیدگاه ها و رویکردهای گوناگونی ارائه شده است که حول مفاهیمی مانند ارشادگری ٤، شکل گیری و توسعه هویت حرفه ای ١، شبکۀ اجتماعی حرفه ای ، 1 Millet Nettles 2 Grounded Theory 3 Professional development 4 mentoring شبکه های توسعه ای ٣، جامعه پذیری حرفه ای ٤ و نقش پذیری، میچرخد.
تحقیقات قبلی نشان میدهند که عدم تناسب حجم برنامه بازمان ، ارتباط ضعیف دانشجویان باکار تخصصی ، روش های ارائه محتوا (شریفی ، ١٣٨٦ و توفیقی ، ١٣٨٦) ارتباط بین واحدها با یکدیگر (رشیدی ، ١٣٨٦) موجب می شود که دانشجویان دکتری کشور، نتوانند به طور تخصصی و کاربردی به دروس بپردازند و تنها به سطوح شناختی پایین اکتفا می کنند و قواعد جاری در جهت کوتاه نمودن دوره ها و مقررات یکسان برای همه رشته ها مزید بر علت شده است .
علاوه بر به کارگیری راهبردهایی مانند تطبیق توسط اعضا، بررسی همکار و مشارکتی بودن و انعکاس پذیری پژوهشگر در تحلیل چندمرحله ای داده ها، مباحثات انجام گرفته در مورد توسعه حرفه ای در ادبیات تحقیق نشان می دهد که روابط این چنینی بین عوامل ، راهبردها، شرایط و پیامدهای توسعه حرفه ای دانشجویان دارای اعتبار بوده و میتوان از الگوی ارائه شده در تبیین و توضیح توسعه حرفه ای دانشجویان دکتری رشته علوم تربیتی بهره برد.