خلاصة:
ناروایی همجنسگرایی که بیشتر در قالب برهان «امر غیرطبیعی» تبیین میشود، چندی پیش توسط آقای آرش نراقی، در مقالهای با عنوان «درباره اقلیتهای جنسی» مورد مناقشه قرار گرفت. از نظر او، براهین عقلانی ممکن برای غیرطبیعی بودنِ همجنسگرایی در حکمت عملی اسلامی مخدوش هستند. وی با تعریف «طبیعت» و اتکا بر تعریف ارسطویی «غایتگرا» به دفاع از ایده «تعدد» کارکردها میپردازد، و بر فرض این برهان نیز همجنسگرایی را موافق با «لذتجویی» دانسته آن را کارکردی همعرض «فرزندآوری» برای قوه جنسی انسان معرفی میکند. نوشتار حاضر به نقد تعاریف وی، و ارایه قانون عقل عملی در نظریه اسلامی قانون طبیعی پرداخته، و نشان داده کارکردها به مثابه «کمال»های هر قوه نفس، رو به سوی کاملترین «غایت» دارند. همچنین، براساس آموزه سنخیّت، لازم است هر کارکرد با کارکرد نهایی یا همان خیر کامل سنخیّت داشته باشد. به همین دلیل، توقف در کثرت و عدم نیل به وحدت، مخلّ غایتمندی و به لغویّت میانجامد. لذّت اگر به تنهایی دیده شود بر خلاف ایده انسان کامل در فلسفه اسلامی خواهد بود. موارد استثنا نیز تحلیل شدهاند.
ملخص الجهاز:
مطابق با این ادعای نویسنده که: "میکوشم تا مهمترین دلایل عقلی را که مستند تقبیح اخلاقی آن گونه رفتارها[اقلیّتهای جنسی] بوده مورد ارزیابی قرار دهم"(نراقی، 2004: 3)، روشن است که استدلال وی بر ضدّ ناروایی رفتارهای همجنسگرایانه، ذیل معنای نخست ـ یعنی حکم عقل عملی ـ جا میگیرد.
اما با توجه به موضوع نگارش، و این که دستگاه تناسلی به عنوان ابزار قوه مولّده و شاخهای از قوای نفس نباتی، موضوع تمایلات جنسی است، لازم است به طور خاص از بخش مورد نظرمان، یعنی حکم عقل عملی (قانون طبیعی) در اندامهای جنسی و سپس «گرایش به همجنس» سخن بگوییم.
3-2 قانون طبیعی قوه مولّده یکی از نخستین گزارههایی که عقل عملی در نظریه اسلامی قانون طبیعی به صورت فرمان صادر میکند، آن است که انسان برای رسیدن به تکامل باید به هر یک از نیازهای طبیعی خود پاسخ مطلوب دهد.
حال، نکتهای که در مسأله حاضر اهمیّت اساسی دارد، آن است که؛ تولید مثل غایت نباتیِ قوه مولده نفس بوده و نتیجه آن، تحکیم بنای نوع انسان در جهان هستی است، اما ضمناً از مقدمات تسهیلکننده، یعنی لذّت جنسی، بهره دارد.
در این نوشتار نقطه ثقل بحث را بر تعریف قانون طبیعی در فلسفه اسلامی(حکمت عملی) قرار داده، و اثبات کردیم طبیعت انسان همان نفس او است.
چکیده این پژوهش، با روش توصیفی ـ تحلیلی، به واکاوی سیره تربیتی حضرت زهرا پرداخته است تا اصول پرورش فضائل اخلاقی در فرزندان را از دیدگاه ایشان تبیین کند.