خلاصة:
ترجمهی قرآن مستلزم دانش و آگاهی بسیار به هنر ترجمه، تفسیر و چند شاخصهی مهم دیگر است. یکی از این شاخصهها یعنی علم بلاغت و یکی از زیرشاخه آن یعنی استعاره، در ترجمه از ارزش و اهمیت بسزایی برخوردار است. استعاره در قرآن، بارها به کار رفته و ترجمه صحیح آن نیز یکی از امور بسیار مهم و شاید دشوار است. نگارندگان در این جستار برآنند که به بررسی و شناخت چند ترجمه گوناگون (معزی، شعرانی، خرمشاهی، فولادوند، الهیقمشهای و صفوی) از استعارههای قرآنی بپردازند. با روش توصیفی- تحلیلی ابتدا به شناخت انواع ترجمه و نوع ترجمه مترجمهای این کتاب وحی پرداخته، در ادامه با بیان ترجمههای هر کدام در رابطه با استعاره به بررسی سبک این ترجمهها پرداخته شده و با توجه به ترجمههای تحتاللفظی، وفادار و آزاد، خصوصیتها و ویژگیهای ترجمه هر یک از این استعارهها تبیین میشود. نتایج تحقیق نشان میدهد استعارههای قرآنی بیشتر در سبک «ترجمه آزاد» نمود داده شده و «الهیقمشهای» بهترین عملکرد را در ارائه ترجمه استعاری داشته است.
ملخص الجهاز:
نقد ترجمه ها در ترجمه هاي بيان شده ، همانطور که مي بينيم «صفوي ، الهي قمشه اي و فولادوند» معناي حقيقي استعاره آيه را در ترجمۀ خود بيان نموده اند که اين امر هر چند خواننده را به مفهوم آيه رهنمون مي سازد ولي جنبۀ اســتعاري آن ، در نظر گرفته نشده است .
البته «خرمشاهي » در ترجمۀ اين آيه اســتعاره را با استعاره به شيوه «ترجمه معادلي » بيان نموده است که به زيبايي ترجمه او نيز سال اول افزوده اســت .
هر چند اگر به ترجمۀ ديگر مترجم ها يعني «معزي و شعراني » با ديدة ژرف شمارة اول بنگريم ، مي بينيم که اين نوع ترجمه بيشتر بر پايه معناي حقيقي آيه استوار بوده و به معناي پ٦ائ٩يز١و زمستان غيراستعاري آن نگرش داشته اند، اين در حالي است که به ترجمۀ مجازي يعني استعاره در نوشته هاي خود ارجي ننهاده اند.
نقد ترجمه ها خوشــبختانه در ترجمۀ بيشتر مترجم ها، ترجمۀ استعاري به کار گرفته شده است که اين خود باعث گيرايي ترجمه نيز شــده اســت ؛ چرا که طغيان ويژگي آدمي را در ترجمه نيز همچون آيه قرآني بيان نموده اند.
١٣٩٦ - پيشــنهاد مي گردد که در ترجمۀ استعاره هاي قرآني ، استعاره اي ديگر در صورت وجود به زبان پارسي بيان شود که اين کار بر زيبايي و گيرايي بيشتر ترجمه مي افزايد؛ چنانکه در ترجمه «خرمشاهي » ديده شد.