خلاصة:
در چند دهة اخیر، خانواده و نظام خویشاوندی تحت تاثیر نوسازی و پیامدهای آن قرار گرفته و در این فرایند، نیروهای ساختارشکن زیستجهان خانوادة ایرانی را دگرگون کردهاست. بهدلیل اهمیت این موضوع، هدف تحقیق حاضر بررسی درک معنایی تغییرات خانواده است. چارچوب مفهومی تحقیق رویکرد پارادایم تفسیرگرایی اجتماعی و روششناسی مبتنی بر روش تحقیق کیفی است. دادهها با استفاده از فنون قومنگاری (مشاهدة مشارکتی، مصاحبة عمیق و ساختنیافته)، براساس منطق نمونهگیری هدفمند و نظری در بین ساکنان شهر مریوان گردآوری و براساس نظریة زمینهای تحلیل و درقالب الگوی پارادایمیک ارائه شد.<br /> یافتهها شامل هفت مقولة جزء (فضای اجتماعی، تنظیم درونگروهی، حضور نوسازی، تغییرات ارزشی، ارتقای اقتصادیـاجتماعی، و پذیرش) و سه مقولة عمده (خانوادة سنتی، پدیدة نوسازی و خانوادة امروزیشده) هستند. "انتقال نسبی خانواده" مقولة هستة نهایی است. نتایج پژوهش نشاندهندة وقوع تغییرات متعدد در زیستجهان خانواده در جامعة تحت بررسی است. براساس درک و تفسیر مردم این جامعه، صورتهای جدیدی از خانواده، تحت تاثیر ورود عوامل نوسازی و سنتزدا، جایگزین خانوادة سنتی شدهاست که میتوان آن را با عنوان "انتقال نسبی خانواده" شناخت.
ملخص الجهاز:
ازآن جمله می توان به بازسازی معنایی پیامدهای نوسازی در خانواده (محمدپور، ١٣٩٢ ج )، مدرن گرایی و سرمایۀ اجتماعی خانواده (شکربیگی ، ١٣٩٠)، زمینه های فرزندآوری پایین در کردستان ایران (رضایی ، ١٣٩٠)، مدرنیزاسیون ، خانواده ، و تجربۀ گذار جمعیت شناختی در کردستان (رضایی و همکاران ، ١٣٩٢)، تداوم و تغییر خانوادٔە ایرانی در بستر گذار جمعیتی (سرایی ، ١٣٨٦)، تغییرات خانواده و تأثیر ________________________________________________________ 1 Seltzar 2 Thoronton 3 Lesthaeghe 4 Surkyn 5 Hirshcmam 6 Minh 7 Al-Haj 8 Malhotra 9 Tsui 10 Buxbaum 11 Jones 12 Mikheeva عوامل ساختاری و ایده ای بر آن (عباس شوازی و مک دونالد، ٢٠٠٧)، تغییرات ساختاری و کارکردی خانواده (آزادارمکی و همکاران ، ١٣٧٩)، پیدایش شکل های جدید خانواده (آزادارمکی و همکاران ، ١٣٩١)، خانواده و تغییر خانواده در ایران (آقاجانیان ، ٢٠٠١)، تبدیل خانوادٔە گسترده به هسته ای (سیدربیع ، ١٣٧٩)، تغییر ساختار قدرت در خانواده (لاجوردی ، ١٣٧٦)، تجارت مرزی و تفسیر مردم از تغییرات جهان زیست خانواده (قادری و محمدپور، ١٣٩٢)، و ورود عناصر مدرن و پیامدهای آن در مناطق روستایی کردستان ایران (ازکیا و احمدرش ، ١٣٩١) و...
براین اساس ، مطالعۀ حاضر از چند نظر از مطالعات پیشین متمایز است : نخست اینکه ، با اتخاذ رویکرد تفسیرگرایی ، تاحدودی ، از بسیاری پژوهش های پیشین متمایز است ؛ دوم اینکه ، این بررسی در شهرستان مریوان در استان کردستان صورت گرفته که دارای ویژگی های اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و گاه جغرافیایی متمایز از نقاط دیگر استان کردستان و ایران است ؛ سوم ، نوعی الگوی تغییرات بومیـمحلی را جهت طراحی سیاست های توسعۀ محلی و مدیریت علمی تغییرات اجتماعی خانواده در جامعۀ تحت مطالعه فراهم می کند.