خلاصة:
مرتضی مطهری از منادیان برجسته اخلاق در ایران معاصر است. وی افزون بر کوششهای نظری گسترده برای استوار کردن پایههای نظری نهضت اسلامی، با نگارش آثاری به زبان ساده برای مخاطب عمومی در ترویج ارزشهای اخلاقی خاصی نیز کوشید. اگر بنا باشد اندیشه اصلاحگرانه اخلاقی وی شناخته شود، مطالعه همین دسته از آثار وی ضرورت است؛ چراکه نشان میدهند از نگاه او ترویج کدام ارزشها در ایران دهه 1350 ـ 1340، در اولویت قرار داشته، و از دیگر سو، در آستانه تحول اجتماعی بزرگ ایران، کدام نگرشهای اخلاقی ترویج شده است. اینمیان، یک اثر برجسته و تاثیرگذار، کتاب داستان راستان اوست. در این مطالعه کوشش خواهد شد که تحلیلها از جایگاه و کارکرد این کتاب از نگرشی انتقادی مرور، و آنگاه با تحلیل محتوای این کتاب، راهی فراسوی شناخت رویکرد شهید مطهری به اصلاح اجتماعی و درک اندیشههای اخلاقی وی جسته شود. با این مطالعه بناست که دریابیم قضاوتهای عمومی و رایج درباره هدف تالیف، مخاطبان، و رویکرد کلی اثر چیست؛ همچنانکه نسبت میان اندیشه مولف را با درک سنتی و رایج ایرانیان آن عصر از اخلاق اسلامی از یک سو، و از دیگر سو، با ارزشهای طبقه دانشگاهی جدیدی که در آن عصر به تازگی شکل گرفته بود، بازخواهیم جست.
Morteza Motahari is one of those speaking on ethics in contemporary Iran. In addition to his extensive theoretical efforts for the theoretical foundations of the Islamic Movement, writing simple works for the public, he tried to promote certain moral values. If his moral reformist minds were to be recognized, it would be necessary to study the same series of his works, since they indicate the moral values whose promotion and effect in Iran of 1340s and 1350s and in Iranian great social transformation were prioritized for him. Inside, a prominent and influential work, is his story book, Dastan-e Rastan. In this study, we will try to analyze the position and function of this book from a critical point of view, and, then, by analyzing its content, it will be a way of knowing the approach of the martyr Mutahari to social reform and understanding of his ethical thoughts. This study seeks to find out what the public judges about the purpose of this work, its audience, and its general approach, as the relation of the author's thoughts to the traditional perceptions of the Iranian people of that era, on the one hand, and, on the other hand, to the values of the university classes newly formed would be made clear
ملخص الجهاز:
ک: مطهری، 1362: 121؛ همو، 1367: 129؛ همو، 1370: 175) وی حتی درباره یکی از داستانهای مندرج در اثر بهصراحت بیان میدارد که خود سالها پیش از تألیف داستان راستان وقتی برای نخستین بار با این حکایت روبهرو شده، به شدت متأثر گردیده است.
(رک: مطهری، 1363: 16) چنانچه مؤلف خود ضمن مقدمه داستان راستان بیان میکند، کوشیده است که در این اثر حکایات آموزندهای را از گزارشهای تاریخی، بهویژه تاریخ اسلام و بزرگان دین، استخراج نماید.
این تفاسیر موجب میشود شخص در عین فریفتگی به حسن عمل، غرقه در گناه گردد و دیگران را هم از دین برماند (رک: مطهری، 1363: 1 / 214) وی بدینمنظور، حکایت آن کسی را نمونه میآورد که حقبهجانب و جاهلانه با درآمد حاصل از دزدی صدقه میداد و با فهمیدن یکی دو نمونه از تأکیدات قرآن بر مستحبات، از عمل به یک اصل قرآنی مهم غافل شده بود؛ (داستان 64) فردی که البته در میان عوام نیز، شهرتی در کار خیر داشت و از جانب امام صادق× با صریحترین تعابیر توبیخ شد.
نویسنده ناشناس ج، 1344، نامه کمیسیون ملی یونسکو در ایران با موضوع اعطای جایزه فرهنگی به شهید مطهری برای کتاب داستان راستان، مورخه 24/11/1344، ضمن جلد اول داستان راستان مطهری، تهران، صدرا، 1380.