خلاصة:
مثل یا ضرب المثل همواره بعنوان یکی از گون ه های ادبیات عامه مورد توجه محققان حوزه های جامعه شناسی، روان شناسی و ادبیات بوده است. مردم قوم بختیاری، متاثر از فرهنگ و طبیعت منطقه خود، ضرب المثل های فراوانی را در زندگی روزمره خود بکار میبرند که از منظر ادبیات شفاهی حائز اهمیت است. این نوشتار با بررسی قریب به ده هزار متن گردآوری شده شامل ضرب المثلها در فرهنگ شفاهی و ادبیات عامه مردم بختیاری، الگویی بعنوان «تیپولوژی مثلهای قوم بختیاری » ارائه کرده است. نوشتار حاضر با استفاده از روش کتابخانه یی و میدانی این گردآوری و دسته بندی را صورت داده و پس از تحلیل و مطابقت، روشی در گون هشناسی ضرب المثلها ارائه نموده که در مطالعات اجتماعی بختیاری ها می تواند مورد بهره وری قرار گیرد.
ملخص الجهاز:
T. , “Foundation houses, fire altrs and the Frataraka: interpretiong the iconography of some post-Achaemenid Persian coin”, Iranica Antiqua, 42, 2007.
اين نوشتار با بررسي قریب به ده هزار متن گردآوري شده شامل ضربالمثلها در فرهنگ شفاهي و ادبيات عامة مردم بختياري، الگويي بعنوان «تيپولوژي مثلهاي قوم بختياري» ارائه کرده است.
به استناد مطالعاتي كه نگارندگان در اين خصوص داشتهاند مهمترين خصايص زبان گفتاري گويشوران بختياري از اين قرار است: 1- دستور پذير و قاعدهمند بودن؛ 2- صراحت و صلابت گفتاري؛ 3- كوتاهگويي و ايجاز؛ 4- پرهيز از حشو گويي در گفتار؛ 5- همواره بر اساس مفاهيم، تجارب و دانستهها و دانستگيها و دانستنيها متولد ميشود كه در حقيقت بنوعي ثمرة زبان است (صالحي، 1369: 14)؛ 6- حذف برخي الفاظ، اصوات و جايگزيني حالت و اشارههاي معنادار؛ 7- زنده، منعطف و گيرا بودن و بنوعي قابل فهم Ethnology Anthropology بودن براي غير گويشوران خود؛ 8- پذيرش محدود واژه از ساير زبانها و گويشها همچون تركي، مغولي، عربي و لاتين؛ 9- انعطافپذير بودن و حل و جذب با واژههاي فني و صنعتي (ورود واژههاي لاتين همراه با صنعت نفت)؛10- دارا بودن برخي آواهاي اختصاصي مثل شير (šeir) بمعني شعر يا شير درنده، شير (šir): شير خوراكي، سير (seir) در مقابل گرسنه، دهدر (dohdar) اين آوا چيزي بين «د» و «ز» ميباشد و تلفظ آن خاص بختياريهاست، دكوو (dokow): دكانْ كه واكة مركب «ow» با غلظت آوايي جانشين «ون» شده است.
از نظر قالب و ماهيت ميتوان اين متنهاي فولكلوري را به دستههاي زير تقسيم نمود: الف) ضربالمثل (مثل): برابر تعريف، كوتاهي، پرمعنايي، گيرايي، كاربرد و شباهت عنصر اصلي متنهاي مثلي است.