خلاصة:
همراه با پیشرفت فتوحات اسلامی در قلمرو امپراتوری های ایران و روم، به دلیل آن که اعراب مسلمان خود فاقد مهارت های اداری بودند، همان تشکیلات اداری موجود در این سرزمین ها را به کار گرفتند و از آن پس در راستای نیازهای جدیدی که به تدریج به وجود می آمد، تغییراتی در آن ایجاد کردند. در این بین صاحب بریدان ومشرفان، بخشی ازمیراث دیوان سالاری ایرانی همواره به عنوان دو بازوی نظارتی حکومت ها در نظارت برکار گماشتگان حکومتی مطرح بودند. از نیمه اول قرن سوم هجری قمری، به دلیل ضعف دستگاه خلافت عباسی، به مرور در ایران حکومت های نیمه مستقل و مستقلی به وجود آمد که همان ساختار اداری دستگاه خلافت را به کار گرفتند، اما بنابر احساس ضرورت و نیازی که از ماهیت آنان ناشی می شد، به توسعه و تکمیل قسمت های مختلف تشکیلات اداری، به ویژه بخش تشکیلات نظارتی آن، پرداختند. در یک بررسی کلی از روند دیوان سالاری در قرون نخستین اسلامی به وضوح مشاهده می شود که ماهیت حکومت ها و عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دخیل در به قدرت رسیدن آنان تاثیر مستقیمی در افزایش یا کاهش حوزه نفوذ و اختیارات صاحب بریدان و مشرفان داشته و متقابلا عملکرد قوی یا ضعیف آنان، در میزان اقتدار حکومت مرکزی موثر بوده است. در این مقاله سعی شد است ضمن بررسی سابقه تاریخی این دو منصب در دوره مورد نظر، به دلایل توجه و بی توجهی فرمانروایان به آنان و نتایج حاصل از آن پرداخته شود.
ملخص الجهاز:
فراز و فرود اختیارات مشرفان و صاحب بریدان وتأثیرآن بر اقتدار حکومت های ایران در قرون نخستین اسلامی الهام لبانی مطلق ١* ق چکیده همراه با پیشرفت فتوحات اسلامی در قلمرو امپراتوریهای ایران و روم، به دلیل آنکه اعراب مـسلمان خود فاقد مهارتهای اداری بودند، همان تشکیلات اداری موجود در این سرزمین ها را به کار گرفتند و از آن پس در راستای نیازهای جدیدی که به تدریج به وجود می آمد، تغییراتی در آن ایجاد کردنـد.
گرچه بعید است کـه وی در آغـاز کـار ایـن نظـام، کسی را مسئول رسیدگی به امور آن نکرده باشد؛ ولی هرچه هست ، اگر صاحب بریدی هم در دوره ی وی وجود داشته ، اعتبار و احترام مقام وی به پای صاحب برید دورهی عبـدالملک بـن مروان نمی رسیده است ؛ چرا که عبدالملک این مقام را به ابو اسحاق قبیـصة بـن ذؤیـب واگـذار کرد (طبری، ١٣٧٥: ٩/٣٧٩٢) که یکی از چهار فقیه سرشناس مدینه بود (میرخوانـد، ١٣٨٠: ٥/٢٤١٥).
ق) که دورهی حکومت ٣٠ساله ی او زمان تثبیت و اوج اقتدار آلبویـه محـسوب می شود، پس از اقامت در بغداد، برای حفظ نفوذ خود بـه عنـوان امیرالامـرا بـر سـایر امـرای بوییان، تسلط بیشتر بر دستگاه خلافت و کار بدستان کـشوری و لـشکری و حتـی آگـاهی از کردار و گفتار مردم کوچه و بازار (همان: ٦١، ٧٦، ٧٧، ٨٨، ٨٩؛ ابـن جـوزی، ١٤١٢ق: ٢٩٢- ١٤/٢٩٣)، به تقویت برید و موقعیت صاحب بریدان پرداخت که بنابر شـهادت منـابع ، در ایـن زمان به شدت دچار ضعف بود (تنوخی ، ١٩٧١م: ١/١٤٣).