خلاصة:
یک ژانر هنری، در وجود خود پیامی، به صورت نوشته و نانوشته، ارائه می دهد. معماری ظاهری کلام، پیامی سطحی، بر اساس ذائقه ی اخلاقی و ذهنی مخاطب به وجود می آورد و معنا کاوی سلول های پنهان اثر (نانوشته ها) است که در درک بهتر زیبایی و هندسه اثربخشی آفریده هنری، یاری گر خواهد بود. در این راستا هرمنوتیک، بر اساس شاکله ی؛ مولف؛ متن و مخاطب با دخالت فضای تاریخی، به بررسی یک نوشته ی ادبی می پردازد و گونه های زیبایی شناختی متن را مشخص می سازد. این مقاله برای تبیین افق زیبایی های چکامه ی ایوان مداین بحتری از هرمنوتیک کمک می گیرد و گونه های تفسیری آن را مشخص می سازد. با توجه به اینکه، مقوله ی هرمنوتیک بحثی نوین در حوزه زبانشناسی و ادب فارسی است پژوهش در آن و ورود هرمنوتیک به قصیده ی فوق الذکر مسبوق به سابقه نیست. بررسی اجمالی ذیل، شاید بتواند در ترسیم افق اندیشه ی پژوهندگان، نقشی اندک ایفاء بکند. مسلما، راهنمایی افاضل ادب بیش از این راه ساز خواهد بود.
ملخص الجهاز:
معماری ظاهری کلام، پیامی سطحی، بر اساس ذائقهی اخلاقی و ذهنی مخاطب به وجود میآورد و معنا کاوی سلولهای پنهان اثر (نانوشتهها) است که در درک بهتر زیبایی و هندسه اثربخشی آفریده هنری، یاری گر خواهد بود.
با ذکر شمهای از مقولهی زیباشناسی در بعد محتوایی، در این نوشته بیشتر تلاش خواهد شد، نانوشتههای متن، که برای اغلب قابل وضوح نیست و معنا کاوی سلولهای پنهان اثر (نانوشتهها) که در درک بهتر زیبایی و اثربخشی آفریده هنری نقش بازی میکند، موردبحث قرار گیرد.
در ایوان مداین بحتری، صحنهآرایی با زیبایی تمام به نمایش در آمده و شاعر، اوصاف رونق درباری، بحث شکوائیه و تجلی باب مقایسه را بهدرستی از عهده بر آمده است؛ اما هدف اصلی وی همان هدفی است که میرزادهی عشقی، در نمایشنامه منظوم (اپرا) تحت عنوان «رستاخیز شهریاران ایران در ویرانههای مداین» بیان نموده است، مقایسهی توانایی و مدیریت حکومتها، که «نمایندهی نوعی جهانبینی تاریخی، ملی، سیاسی و ادبی» (محمدی،1385: 120) میتواند باشد.
«هرمنوتیک ادبی که شاخهای در هرمنوتیک بهطور عام و نقد ادبی بهطور خاص به حساب میآید، با تلاش برای شناختن، شرح دادن و معنا کاوی متون ادبی مرتبط است و میکوشد تا «جملهای از یک متن ادبی یا بیتی از یک شعر را درک کند و برای این کار آن جمله یا بیت را تفسیر یا معنا میکند» (احمدی، 1378: 8)؛ بهعبارتدیگر، با پیوند کلمات، نمایهای به ظهور میرسد، که در داخل آن روحی خاموش نهفته است.
در چکامه بحتری، روح خاموش همان، نقد اجتماعی - سیاسی است و اگر بخواهیم ایوان مداین بحتری را ساختار نمایی کنیم، بهقرار ذیل، بسیار مقبول خواهد افتاد.