خلاصة:
مقاله حاضر در پی آن است تا مسئله عصمت انبیاء را ازمنظر علامه طباطبایی (ره) با محوریت تفسیرگرانسنگ المیزان، تبیین ودیدگاه این مفسر بزرگ امامیه در این راستا را تشریح نماید. مفسر بزرگوار مساله عصمت راازدومنظر دنبال کرده است: یکی ازمنظر دلالت آیات قرآن کریم ودیگری ازمنظرشبهاتی که با خدشه وارد کردن به دلالت آیات نسبت به عصمت انبیاء مطرح شده است. ازنظرعلامه طباطبایی آیه های:فتح: 1و2، توبه :32، ص : 82و 83.، نساء: 64 ، احزاب: 33، انبیاء: 27-26 ،دلالت روشن برعصمت انبیاء دارندوشبهاتی که برخی بر آیات یاد شده وارد کرده ویا آیات دیگری برای نفی ونقص عصمت مطرح کرده اند، مردود است. روش پژوهشی در این مقاله توضیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای می باشد.
ملخص الجهاز:
علامه طباطبایی میفرماید:منظور از عصمت وجود امری است در انسان معصوم که باعث حفظ او از وقوع در آنچه که جایز نیست (مثل خطا و معصیت میشود(طباطبایی، ج ۲، ص ۱۳۴ وجوادی آملی، ج ۳، ص ۲۹۲ – ۱۹۷٫ ) البته از نظر ایشان، انبیای الهیی (و تمامی اولیا و هدایت شدگان خاص دارای عصمت مطلق میباشند و عصمت خطیئه (و خطا) مصادیق فراوانی را شامل میشود که میتواند تمامی اقسام عصمت را در برگیرد، لکن به دلیل این که در این تحقیق فقط عصمت از گناهان مورد بحث قرار گرفته است لذا از پرداختن به تمام جوانب و اقسام عصمت خودداری گردیده است عصمت نتیجهی علم معصوم به عواقب گناه میباشد؛ یعنی علم و شعور معصومان به آثار گناهان به گونهای است که هیچ گاه مغلوب قوای دیگر انسانی نشده، بلکه مسلط بر آنان است.
پاسخ شبهه علامه طباطبایی می گوید :این آیه از باب (در به تو می گویم، دیوار تو بشنو) می باشد که خطاب به پیغمبر6 است ولی حکم و مقصود از آن امت اسلام است بنابر دو دلیل: 1- در بحث عصمت گفته ایم که فراموش کردن احکام الهی از آن حضرت (ص) ممکن نیست (چون فراموشی آن حضرت (ص) عینا مانند مخالفت عملی باعث گمراهی سایرین می شود و دیگران به عمل آنان احتجاج می نمایند و از آن اتخاذ سند می کنند.