ملخص الجهاز:
"بهتر است دختران و پسرانی که تجربه و شناخت کافی از جنس مخالف ندارند و نیز تسلط کافی بر اعمال و امیال خویش نیافتهاند از طریق مشورت کردن با والدین و احتمالا در میان گذاشتن تمایل خود نسبت به کسی،از آنان راهنمایی بخواهند و از این راه احتمال آسیبدیدگی روانی و تربیتی خویش را کاهش دهند.
به عبارت دیگر میتوانیم دو راه را برای چنین دختری تصور کنیم:نخست پیشنهاد مشورت با والدین و آشنا کردن آنها با یکدیگر که در حقیقت نوعی پیشنهاد ازدواج است و احتمالا احساس از بین رفتن عزت نفس از طرف دختر در صورت ارائهء جواب منفی از طرف پسر را در پی خواهد داشت و راه دوم عدم ارائهء چنین پیشنهادی و حفظ عزت نفس ظاهری از طرف دختر و لکن بازیچه قرار گرفتن زندگی و حیثیت او در تمام زندگی.
حال کدامیک از این دو برای انسان با صرفهتر است؟ اینکه ما احساس کنیم چیزی را به دیگران پیشنهاد کردهایم و او نپذیرفته است و در اینجا تنها احساس عزت نفس ما در نزد خودمان خدشهدار شود و یا اینکه چندین سال بازیچهء دست امیال یک پسر باشیم؟این خواهر در نامهء خود به ارتباطات متعدد و مکرر این پسر با دخترهای دیگر نیز اشاره میکند.
چنین عباراتی به نوعی برای این دختران راهنمای عمل قرار میگیرد و آنها را دچار تعارض بین حفظ حرمت،عفت و رفتار موقر از یکسو و داشتن یک رفتار خودنمایانهء مبتنی بر جلب مشتری از سوی دیگر میسازد."