خلاصة:
«جوع» یکی از نمایههای اخلاقی و عرفانی ماست که همواره در دو حوزة ادبیات تعلیمی و ادبیات عرفانی مورد توجه بوده است. همه فرق صوفیه در ضرورت «جوع»، بهعنوان یکی از ارکان اساسی سیر و سلوک اتفاق نظر دارند. در چیستی معنای جوع، گروهی «جوع» را به معنای «به اندازه خوردن» و گروهی آن را معادل «روزه» دانستهاند و برخی نیز آن را تا حد «سد جوع» (نخوردن مگر به ضرورت) معنا کردهاند. جوع در قرآن کریم وسیلهای برای آزمایش صابران است. با توجه به اینکه به این مسئله در جوع در قرآن کریم و سخنان بزرگان دین اشاره شده است؛ از دیرباز عرفا جوع را فضیلت اخلاقی میدانستند و در آثار خود به این مهم پرداختهاند. یافتههای پژوهش حاکی از این است که همه عرفا جوع را وسیله تقرب الهی دانسته و از این جهت بدان اهمیت دادهاند وگرنه گرسنگی صرف برای آنها ارزش خاصی ندارد، بلکه جوع را مقدمه قرب الهی و به تبع آن مشاهده حق دانستهاند. در واقع هدف اصلی آنان از تاکید بر این موضوع کمک به سالک برای رسیدن به حقتعالی و درجات خاص عرفانی بود. با توجه به اهمیت جوع از دیدگاه عرفا و نگرش خاص آنها به این مساله، مقالة حاضر بر آن است تا دیدگاه عرفا را از ابتدا تا قرن هفتم هجری قمری درباره این مهم بررسی کند و وجوه اشتراک و افتراق دیدگاههای آنها را مورد بررسی قرار دهد.
ملخص الجهاز:
از این رو آثار عرفای طراز اول چون: ابن جوزی، ابن عربی، ابن فارس، انوری، بروجردی، بکایی، بلاغی، بیهقی، جرجانی، جوهری، حسینی، رازی، سراج، شیبانی، طبیب، عطار، غزالی، فیروز آبادی، قشیری، مکی، مولانا، نوری، مستملی بخاری، نسفی و هجویری مورد بررسی قرار گرفته و دیدگاه عرفای مذکور پیرامون جوع مورد مطالعه قرار گرفته است.
همو با نقل روایتی از کتانی وارد بحث «فاقه» شده، به تعریف جوع صادق میپردازد: «کتانی میگوید: رحمتالله علیه، من حکم المرید ان یکون فیه ثلاثه اشیاء: نومه غلبه و کلامه ضروره و اکله فاقه» و در نظر بعضی فاقه دو شبانهروز و در نظر بعضی سه شبانهروز بود و بعضی یک هفته، و بعضی چهل روز، از آنچه محققان بر آناند که جوع صادق هر چهل روز یکبار بود و این جانداری بود (همان: 476) برخی دیگر از عرفا چون ابنعربی جوع را همان روزه معرفی میکند و بیشتر یا کمتر از آن را مذموم میشمارد: مطلوب در طریقت سالکان جوعی است اختیاری که با تقلیل غذا و حذف اضافات طبع و سکونت مگر به اندازه حاجت همراه است و نزد ما روزة یک روز است که همان جوع اختیاری شرعی باشد و زیادت بر آن جایز نیست، چه حقتعالی که امر به روزه یک روزه فرموده است، مصلحت بنده خود را بهتر از او میداند و بنده را نشاید که از آن تجاوز کند.
-نکته دیگر این که نباید تصور کرد نفس جوع برای آنها ارزش ذاتی داشته است، چراکه هدف انسان «مشاهدت» است و اگر با سیری بتوان به این هدف رسید باید گرسنگی را رها کرد.