خلاصة:
مساله «عدل الهی» یکی از اصول بسیار مهم اعتقادی و کلامی است که مانند توحید، بیانگر یکی از اوصاف الهی است؛ ولی به دلیل اهمیّت وصفناپذیر آن، جایگاه ویژهای در مباحث اعتقادی و کلامی یافته است. این اهمیّت تا آنجاست که گاه از عدل به عنوان یکی از اصول پنجگانه دین یا مذهب و در کنار اصولی مانند نبوّت و معاد یاد میشود. از نظر اشاعره هر عملی به ذات خود عدل یا ظلم نیست بلکه هر کاری که خداوند متعال انجام میدهد، عدل است؛ تنها فاعل حقیقی خداوند است و بنابراین ظلمی وجود ندارد. به عقیده متکلمان اشعری اگر خداوند همه نیکوکاران را به جهنّم ببرد و همه گناهکاران را وارد بهشت نماید عین عدل محسوب میشود. بنابراین اشاعره، نه عدل را بر خداوند واجب میداند و نه وجود شر را در عالم، دلیلی بر ظلم و جور خداوند تلقی میکند و نه اساسا آدمی را مجاز و قادر به قضاوت درباره افعال خداوند تصور میکنند. درست بر خلاف این گروه، متکلمان معتزلی و شیعی معتقد به حسن و قبح افعالاند. از نظر آنان عدل، ذاتا نیک و ظلم، ذاتا بد است و خداوند کاری را که عقل میپسندد ترک نمیکند و کاری که عقل آن را مذموم میشمرد انجام نمیدهد. در این مقاله میخواهیم به بررسی دیدگاههای سعدی و امیرخسرو دهلوی در خصوص عدل الهی بپردازیم.
ملخص الجهاز:
از نظر اشاعره هر عملي به ذات خود عدل يا ظلم نيسـت بلکـه هـر کـاري کـه خداوند متعال انجام ميدهد، عدل است ؛ تنها فاعـل حقيقـي خداونـد اسـت و بنـابراين ظلمي وجود ندارد.
ظهيري ناو و محمد ابراهيم پور مقاله اي با عنوان «ديدگاه هاي کلامي سعدي بر بنياد قصايد» نوشته اند: «در اين مقاله رابطه ميان بخشي از اشعار اين شاعر يعنـي قصـايد وي، که عموما لحن و محتوايي وعظ آميز، خطابي و ديني و اخلاقي دارد، بـا اصـول و مبـاني مکتب کلام اشعري به طور دقيق و مستند بررسي شود.
متکلمان اماميه و نيز متکلمان معتزلي به پيروي از ائمـه اطهـار(ع ) از اصـل عدل طرفداري کردند و به طايفه «عدليه » معروف شدند، «اما اشاعره عـدل را بـه عنـوان يکي از صفات الهي قبول ندارند زيرا آنان ميگويند در اطلاق هر اسم و صفتي بر خداوند بايد ببينيم آيا در قرآن خداوند خود را به آن اسم و صفت نام برده است يا نه »(خالـديان ، ١٣٨٨: ٢٦٠).
پس نظر به ديدگاه اشاعره ، اميرخسرو هم معتقد است که بر خداونـد واجـب نيسـت کـه درباره بندگان اش ، اصلح را رعايت کند، بلکه او مختار است هر کاري کـه بخواهـد انجـام دهد و به هر چيزي که اراده کند حکم نمايد: از او يارب نپـرسي و مـرا سـوزي بـه جاي او چو سيري نيست از آزار خلق آن ناپشيمان را (همان : ١٢) اميرخسرو نه تنها تمام افعال خداوند را عين عدل ميداند بلکه حتي مرگ خود را هـم عدل خداوند ميداند.
Saadi, Sheikh Mosleh Ibn Abdullah, 1383, Complete Works, Along with Mohammad Ali Frughi, Amir Kabir Publications, Tehran.