خلاصة:
بیانات سیاسی عیسی احمد قاسم و عبدالوهاب حسین - دو متفکر و فعال سیاسی که در بحرین به ترتیب به «شیخ عیسی قاسم» و «استاد عبدالوهاب حسین» شهرت دارند- تاثیر بارزی در جریانهای مردمی معاصر در بحرین داشته است. این دو شخصیت هر دو به ترتیب طلایهدار دو گفتمان اصلاحطلبانه و انقلابی هستند. نگرش آنان به جنبشهای مردمی بحرین، موجب اتخاذ رهیافتهای متفاوتی در دستیابی به اهداف و در نهایت، ایجاد دودستگی در بدنه مردمی جنبش 14 فوریه سال 2011 م در این کشور شد. علت این اختلاف نیز به سبب تفاوت در نگرش آنان به حکومت مطلوب است که از اندیشه آنان سرچشمه میگیرد. این پژوهش به روش مقایسه تطبیقی و گردآوری دادهها به شیوه کتابخانهای، درصدد مطالعه تطبیقی نظریه حکومت از منظر مهمترین مفاهیم مشترک نگرش سیاسی آنان به روش هرمنوتیک قصدگرای اسکینر است. یافتههای پژوهش حاکی از این است که تحولات اخیر بحرین و شدت سرکوب مردم و جنبشهای مردمی توسط نظام این کشور، تاثیر قابلتوجهی در تغییر لحن کلام و نگرش سیاسی آیتالله قاسم داشته و سبب پرداختن ایشان به ارائه مفهوم معتدلی از اندیشه سیاسی خود شده که در نهایت حکومت پادشاهی مشروطه را مطلوبترین حکومت برای بحرین بدانند. این در حالی است که سرکوبهای نظام بحرین نهتنها موجب معتدل شدن کنش عبدالوهاب حسین نشد، بلکه سبب گردید تا وی همانند سابق با لحنی تهاجمی، به ارائه الگویی انقلابی از نگرش سیاسی خود پرداخته و با هدف تشکیل حکومت اسلامی مردمسالار، درصدد سرنگونی نظام حاکم برآید. در واقع، استاد عبدالوهاب حسین با نظر شیخ عیسی قاسم در تشکیل پادشاهی مشروطه در بحرین مخالف بوده و حکومت مطلوب را حکومت اسلامی مردمسالار میداند.
این دو ادبیات مختلف در جنبش 14 فوریه، در پایان موجب دودستگی میان مردم و تقسیم شدن آنان به خواهان اصلاح و خواهان انقلاب شد. امری که پس از چندی باعث به طول انجامیدن جنبش 14 فوریه و سرکوب آن توسط نظام بحرین شد.
ملخص الجهاز:
دو تن از برجستهترین این رهبران که از سوی اکثریت جامعۀ بحرین و حتی نظام پادشاهی به عنوان سکاندار گفتمانهایی خاص شناخته شدهاند، آیتالله شیخ عیسی قاسم و استاد عبدالوهاب حسین هستند.
این پژوهش در پی است که به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از چارچوب نظری قصدگرای هرمنوتیک اسکینر به توصیف، تبیین و تحلیل اندیشۀ سیاسی عیسی قاسم و عبدالوهاب حسین بپردازد.
سازماندهی پژوهش حاضر جهت رسیدن به پاسخ این سؤالات که در واقع تشکیلدهندۀ اهداف پژوهش هستند، بدین صورت است که با مطالعۀ آثار مکتوب و کتابخانهای این افراد و سخنرانیهای آنان در دورههای زمانی مختلف، زندگی و زمانۀ آنان به صورت مختصر مورد بررسی قرار داده شده، سپس با بیان زمینهها و تحولات اجتماعی و سیاسی کشور بحرین و تأثیر آن بر اندیشۀ سیاسی این افراد، علل دستیابی آنان به گفتمانهای اصلاحات و انقلاب بیان میشود.
تنها پژوهشی که دربارۀ اندیشه سیاسی رهبران بحرین صورت پذیرفته است، پژوهشی با عنوان «واکاوی اندیشه سیاسی آیتالله شیخ عیسی قاسم، رهبر شیعیان بحرین» است که توسط هادی آجیلی و عابد باقری، در سال 1395ش در فصلنامه مطالعات راهبردی به چاپ رسیده است.
از سوی دیگر، فضای اختناقآمیز حاکم در بحرین که موجب شده است تا آیتالله شیخ عیسی قاسم در لفافه به بیان اندیشه خود پیرامون مفاهیم سیاسی بپردازد و این نیز عامل مهمی در کاربست هرمنوتیک روش قصدگرای هرمنوتیک اسکینر است.
البته استاد عبدالوهاب حسین، باوجود فضای اختناقآمیز در بحرین، بهویژه پس از تحولات جنبش 14 فوریه، با صراحت به بیان اندیشههای خود در عرصۀ سیاسی بحرین پرداخت و به دنبال آن از سوی نظام حاکم بازداشت شده و به 25 سال زندان محکوم شد (حسین، 1395ب: 15).